۱۵سال پیش یعنی در روز جمعه ۵دی۸۲ زمین لرزهای به قدرت ۶/۶ ریشتر شهر بم و مناطق اطراف آن را در شرق استان کرمان لرزاند. قبل از زلزله شهر بم ۹۰۰۰۰ جمعیت داشت. پس از زلزله فقط یک سوم از ساکنان شهر زنده ماندند. بازسازی بم قرار بود تا تابستان ۸۴ به پایان برسد اما این زخم هنوز باز است و شهر در آثار فاجعه میسوزد.
شعر زیر را در سال وقوع زلزله با چشمان اشکبار و دلی بریان در حالی سرودم که بر احساسات خود کنترل نداشتم.
آه!
آه!
بر حوصلهی خاكستر خاك، آهسته گام زنيد،
رهگذران!
دستان كوچكی شايد به نياز لمس لطافت سيب،
هنوز لابلای آجرهاست
آنجا شايد دعای مادری در چادر نماز ...
بوی چيست اين؟
- عطر قالی؟
- شميم شمعدانیهای مجروح؟...
گوش كنيد!
موسيقيِ تپشِ هزاران قلبِ تبدار را،
مینيوشيد؟
درزير پایتان
دريايی از زندگی،
دريايی از قلب،
دريايی انسان،
مدفون است.
آه!
بر سکوت خاكستر خاک
آهسته گام زنيد،
رهگذران!
ع. طارق
0 نظرات