من ایرانیترین فرزند این خاکم، مرا بشناس!
من آرشزادٍ بابک عزم بیباکم، مرا بشناس!
اگر خاموش بودم؛ (گلخنی در مشت خاکستر)
کنون داغم، کنون سرخم، خطرناکم، مرا بشناس!
دماوندانه پای افشرده بر خشمی براندازم
بلوغ کینهیی آتشفشان ناکم، مرا بشناس!
منم ایرانی؛ آن نامی که فخر هر چه تاریخ است
غرور سر کشیده تا به افلاکم، مرا بشناس!
اگر نام مرا نشناختی در سرخی رسم سیاوشها
براندازندهی هر خیره ضحاکم مرا بشناس!
انیرانیترین اشغال این جغرافیا بودی
من ایرانیترین آیندهی پاکم مرا بشناس!
من آن توفانترین معنای دریا در تب خشمم
تناور تنترین طومار کولاکم، مرا بشناس!
منم آن کس که تاج از شاه میگیرد عبا از شیخ
اگر «هیچ»ام اگر «خس» یا که «خاشاک»ام، مرا بشناس!
اگر «هیچ»ام اگر «خس» یا که «خاشاک»ام، مرا بشناس!
ع. طارق
0 نظرات