«انتقام سخت»!‌ یا حرکت «دست به عصا»؟









اظهارات خامنه‌ای در سالگرد هلاکت قاسم سلیمانی نشان داد هنوز نظام ولایت فقیه، نتوانسته جایگزینی برای این آیشمن نظام پیدا کند. این زخم باز در سالگرد هلاکت او، نه تنها التیام نیافته بلکه هم‌چنان تبعات عفونی در پیکره و رأس نظام دارد و باعث ریزش و روحیه‌باختگی در بین نیروهای رژیم می‌شود.



«انتقام سخت» در وقت گل نی!
از همه مضحک‌تر ادعای دون‌کیشوت گونه‌ی «انتقام سخت»! است که سران و مهره‌های درشت سپاه هرازگاه آن عنوان می‌کنند اما وقتی کار به اجرا می‌کشد، با سخنانی مبهم، کلی و چندپهلو تحقق آن را به «وقت گل نی» موکول می‌کنند.

پاسدار محمدرضا نقدی، در اظهاراتی جدید، به مصداق «سنگ بزرگ علامت نزدن»! انتقام سخت را نه موشک‌زنی که ازاله آمریکا و اسراییل نامید:

«انتقام سخت که در راه است چیزی است که باید به‌دست جوانهای این مملکت و جوانان امت اسلام محقق بشود و اون بیرون راندن آمریکا و محو رژیم صهیونیستی است چیزی کمتر از اینها انتقام شهید سلیمانی نیست کسی دنبال این نباشد که یک موشکی یک جا بخورد مثلا بگویند که این انتقام است نه! باید آمریکا از این منطقه ازاله بشه، باید پاک بشه» (تلویزیون شبکه‌ی خوزستان. ۸دی۹۹)


بدترین سناریو
حواله دادن نسیه به انتقام سخت و تبلیغات تروریستی در موقعیت کنونی و شکننده‌ی دیکتاتوری تروریستی دینی، قبل از هر چیز هراس از تحولات آتی را باز می‌تاباند و برای لاپوشانی آن رسانه‌های باند مغلوب، با زبان رک‌تر این وضعیت فلاکت‌بار را برجسته کرده و خواهان پرهیز از هر نوع ماجراجویی تروریستی شده‌اند.

«به نظر می‌رسد در شرایط فعلی، تحرکات نظامی نه تنها اثرگذاری لازم را نخواهند داشت، بلکه ممکن است احتمال درگیریهای گسترده منطقه‌یی را افزایش دهند... بیایید واقع‌بین باشیم! بالانس قدرت در منطقه از چهل سال پیش تاکنون تغییرات زیادی به خود دیده است. در سیاست‌گذاری برای چگونگی برخورد با بالانس جدیدی که در حال شکل‌گیری است اگر چه عقاید اهمیت دارند، اما در عرصه عمل باید واقعیات را در نظر گرفت... ایران [بخوانید نظام آخوندی] باید خود را برای بدترین سناریو آماده کند» (اعتماد. ۸دی۹۹).


دعوت به دست به عصا حرکت کردن
آرمان ملی (۸دی۹۹) نیز تحلیل علی بیگدلی، یک کارشناس مسائل بین‌المللی نظام را این‌گونه منعکس کرده است:

«ایران [رژیم] اگر تمایل دارد که این مشکلات حل شود باید یک تغییرات اساسی در استراتژی‌های داخلی و منطقه‌یی خود بدهد. چون زمان بسیار تفاوت کرده و مقامات نظامی و سیاسی تصمیم‌گیر باید به این موضوع توجه کنند که موقعیت منطقه‌یی بسیار حساس و نسبت به سال۲۰۱۵ متفاوت شده است. بنابراین نباید خیلی به این‌که برجام اوباما احیا شود و با گفتگو کردن مشکلات حل شود، دل ببندند...

چون در موقعیت حساسی قرار گرفته‌ایم برای این‌که بتوانیم مشکلاتمان را حل کنیم و همان‌طور که الآن برای وارد کردن واکسن با مشکل مواجه هستیم و مجمع تشخیص مصلحت نظام درباره بررسی مجدد و تصویب FATF وارد عمل شده است. این‌که دست به عصا حرکت کنیم، کار پسندیده‌ای است».


سیاست فشار هوشمند
یک رسانه‌ی وابسته به باند غالب نظام نیز با اذعان به «دوران حساس در حوزه‌ی سیاست خارجی»، به فلاکت‌شناسی نظام در روزها و ماههای پیش‌رو می‌پردازد.

این روزنامه تحولات منطقه را زنجیره‌یی از تحولات می‌داند که در عین گسست با هم قطعات یک پازل را می‌سازند؛ و از آن سیاست فشار هوشمند برای تن‌دادن رژیم به برجام‌های موشکی و منطقه‌یی را نتیجه می‌گیرد:

«کارشناسان آمریکایی به دولتمردان جدید این کشور توصیه کرده‌اند که سیاست فشار هوشمندانه که ادامه سیاست فشار حداکثری است را علیه ایران اجرایی سازند. نکته مهم آن که آمریکا و کشورهای اروپایی از واژه‌ی اجماع سازی در قبال ایران صحبت می‌کنند که محور آن را نیز همگرایی کشورهای مستقیم با اروپا و آمریکا به سه هدف لغو تمام فعالیت‌های هسته‌یی ایران، حذف توان موشکی و جایگاه منطقه‌یی ایران تشکیل می‌دهد». (سیاست‌روز. ۸دی۹۹)


پارس خوابیده
از این مجموعه اعتراف‌ها که تنها مشتی از خروار را بازگو می‌کند، می‌توان دریافت که شاخ و شانه‌کشیدن و پز گرفتن و قدرت‌نمایی‌های آن‌چنانی و بازمصرف انتقام سخت رؤیایی، با هدف لاپوشانی وضعیت درب و داغان و به حضیض رفته‌ي دیکتاتوری آخوندی انجام می‌گیرد و دو نوع مصرف دارد:

۱ـ روحیه دادن به نیروهای روحیه باخته و ریزشی؛ به‌خصوص در بدنه‌ی سپاه و بسیج.
۲ـ هراس از وضعیت انفجاری جامعه و چشم‌انداز قیام که این‌گونه خود را به‌صورت پروپاگاندای معکوس نشان می‌دهد.

در هر حال حکم پارس خوابیده را دارد و پژواک آن، تنها می‌تواند پارس‌ کننده را بترساند.

ارسال یک نظر

0 نظرات

Pagination Scripts Facebook SDK Overlay and Back To Top