نگاهی به فیلمهای وایرالشدهی قیام سراسری مردم ایران در شبکههای اجتماعی، نقش پررنگ زنان ایرانی را به چشم ببینده فرو میکند؛ نقشی که نه تنها غیرقابل انکار و زدودنی بلکه ستودنی و مثالزدنی است. بسیار دیدهایم که زنان و دختران ایرانی با اتکا به جسارت چشمگیر خود در برابر پلیس سراپا مسلح و کبودپوش ضدشورش قد علم کرده و آنها را با لحن قاطع و حرکت خشمگینانهی دستانشان به چالش میکشند. دیدن این صحنهها آدمی را بر جای میخکوب میکند و خونی حماسی را در شریانها به گردش درمیآورد. این رسم چنان در جغرافیای جهان تکثیر و دست به دست شده است که اکنون بشریت شگفتزده و وجدانهای بینالمللی هر گاه از زن ایرانی نام میبرند، بیدرنگ آن را با صفتهای «شجاع» یا «فوقالعاده شجاع» همراه میکنند.
ملانی جولی، وزیر امور خارجهی کانادا در کنفرانس رهبران زن جهان برای مقابله با خشونت جمهوری اسلامی علیه زنان گفت: «ما انسانیت خود را در آنها میبینیم و تعهد اخلاقی داریم که از آنها حمایت کنیم».
راستی در کدام کانتکس و با چه پیش زمینهیی زنان ایرانی به چنین درجه از تأثیرگذاری رسیدهاند؟ آیا این شجاعت و جنگاوری ناشی از آزادشدن یا نشانگان آزادشدن یک «فنر فشرده» است؟ حاکمیت افراطیگری دینی و جامعهی متأثر از آن چه نقشی در آزادشدن این فنر داشته است؟
مریم رجوی نخستین شخصیتی در تاریخچهی جنبشهای رهاییبخش مردم ایران بود که قبل از هر چیز بهعنوان یک زن گفت:
«مردم دنیا تاکنون تنها از بخش ناچیزی از تراژدی حاکم بر زندگی زنان میهنم مطلع شدهاند. ویژگی بنیادگرایی حاکم بر ایران زنستیزی است. این ویژگی را هیچکس مثل زنان ایران با تمام سلولهای خود حس نمیکند. حاکمیت ملایان مثل آوار عظیمی بر تمام حقوق، آزادیها، فرهنگ، خانواده و زندگی خصوصی زنان فرود آمد» (کتاب زنان نیروی تغییر. ص۱۱).
اما مریم رجوی فقط در نقش مفسر باقی نماند و به ارائهی تئوریهای منفک از عمل و رسالت اجتماعی اکتفا نکرد. او ابتدا قیام علیه تبعیض نهادینه شدهی زنان را از باور داشتهای خود آغاز کرد و بر آنچه تاکنون فطری و تعبیهشده در طینت آفرینش مینمود برشورید و زنان مجاهد را برای برداشتن مسئولیتهای سنگین انقلابی خود تربیت کرد و سازمان داد.
مریم رجوی در سازمانی که تماموقت در نبردی خونین با هیولای بنیادگرایی بود، بهموازات جنبش رهاییبخش، جنبشی دیگر را پایهریزی کرد. او نیک دریافته بود که بهدلیل خصوصیت زنستیزی هیستریک نظام ولایت فقیه، زنان ایرانی در وضعیت تاریخی خاصی بهسر میبرند. وی در شرایطی سخن از نیروی زنان برای محقق کردن تغییر در ایران سخن گفت که حتی جنبشهای فمینیست چنین نقشی را برای زنان در کانتکس ایران قائل نبودند. نمیتوان رسالت رهبریکنندهی او را به یک نوع پیشگویی و آیندهنگری خلاصه کرد ولی گویی بهوضوح در ایدهآلهای خود روزهای قیام سراسری ایران و پیشتازی زنان شجاع ایرانی را پیشبینی میکرده است. در بخشی از یک سخنرانی او دقت کنید:
«به خواهرانم در سراسر ایران باید بگویم که هر چند درد نابرابری و تحقیر و اهانت، همهی وجودتان را در هم میفشارد، هر چند که آخوندها حقوق و آزادیهای فردی و خانوادگی و اجتماعی و سیاسیتان را زیر پا گذاشته و میخواهند از هویت انسانی ما چیزی باقی نگذارند، اما در شما چنان قدرتی نهفته است که زن ایرانی را نیروی سرنگونکنندهی رژیم آخوندی کرده است.
وقتی در قلب تهران قیام میکنید... خواسته مردم ایران را ارادههای شما محقق میکند و این شمایید که آینده ایرانید.
دشمنیها و جنایتهای رژیم آخوندی علیه شما، به این دلیل است که از شما وحشت دارند. جامعهی ایران آکنده از نوخواهی و عطش سوزان برای تغییر است. نیروی فشرده شدهی تغییر در ایران، در شما بهعنوان پیشتازان این مبارزه است. شکست قطعی بنیادگرایی از شما ساخته است» (همان منبع. صص ۱۴ـ۱۳)
او در این مسیر با صراحت روی حقیقتی انگشت میگذارد که هنوز برای بسیاری از نیروهای پیشرو و معتقد به برابری زن و مرد قابل هضم نیست.
«فعالیت جنبش زنان، تنها مکمل و یاریرسان نبرد با بنیادگرایی نیست. مسأله این است که بدون نقش پیشتاز زنان، غلبه بر این هیولا ممکن نیست.
حقیقت نقش پیشتاز زنان در مبارزه با بنیادگرایی، در تاریخچهی مقاومت ایران در ربع قرن گذشته بهصورت مادی به اثبات رسیده است. بدون نقش تعیینکنندهی زنان، جنبش ما امکان ماندگاری در برابر فاشیسم مذهبی را نداشت. این اقتضای دوران ماست؛ دورانی که در آن راهحلها و تفکرهایی که حاکمیت مردسالار را تثبیت میکند، به پایان خود رسیده و راهحل نویی که متکی به ارزشهای برابری است را طلب میکند» (همان ص ۱۹)
تئوریهای راهگشای مریم رجوی که برخاسته از رهبری بنبستشکاف او بود، بزرگترین سازمان انقلابی و پیشرو ایران را متحول کرد و تمام ساختارهای ارتش آزادیبخش ملی ایران را درنوردید. پیشتازی زنان شجاع ایرانی در قیام سراسری، تکثیر بارقههایی از نقش و تأثیر زنان مجاهد در اتمسفر مستعد ایران است. این نقش و تأثیر جز با رهبری مریم رجوی امکانپذیر نبود.
در سالگرد انتخاب مریم رجوی بهعنوان رئیسجمهور برگزیدهی مقاومت، برای دوران انتقال حاکمیت به مردم ایران، شایسته است بر این نقش بیبدیل درنگ کنیم و آموزههای آن را به رهتوشهی نبرد برای آزادی در خیابانهای شورشی ایران تبدیل نماییم.
مطالب مرتبط:
0 نظرات