سخنان ۱۳آذر ۱۴۰۳ مسعود پزشکیان، در بهاصطلاح «همایش بینالمللی بیمه و توسعه» بار دیگر وضعیت بحرانی ولایت درهم شکستهٔ خامنهای را عیان کرد. اعترافات ناگزیر وی در مورد تورم، رانتخواری، بیعدالتی و تبعیض سیستماتیک، تصویری واضح از باتلاقی است که فاشیسم فرتوت دینی خود را در آن گرفتار کرده است. با وجود تلاشهای دستگاه تبلیغاتی نظام برای مخفی کردن عمق این بحرانها، اعترافهای اینچنینی، نقاب از چهرهٔ واقعیتها برداشته و وضعیت فلاکتبار حاکمیت را در مراحل پایانی آن بارز میکند.
«بیمه تکمیلی»، نمودی از فساد ساختاری
پزشکیان بیمهٔ مندرآوردی نظام تحت عنوان «بیمه تکمیلی»! را «زیرمیزی و رومیزی» نامید و اعتراف کرد که این سیستم، به جای رفع مشکلات، نابرابری در دسترسی به خدمات درمانی را تعمیق کرده است.
وی اذعان کرد که بیمارستانهای خصوصی با تعرفههای نجومی و پرداخت زیرمیزی، مردم را در تنگنای اقتصادی بیشتری قرار دادهاند در بیمارستانهای دولتی نیز وضع توفیر چندانی ندارد.
«از نظر علمی چیزی که من از بیمه تکمیلی میفهمم، زیرمیزیِ رومیزی است، بیمه تکمیلی چیزی است که در بیمه پایه وجود ندارد و اگر چنین باشد نمیتوان اسم آن را تکمیلی گذاشت، همان عمل جراحی که در بیمارستان دولتی با هزینه ۱۰ میلیون انجام میشود در بیمارستان خصوصی با هزینه ۱۰۰ میلیون تومان انجام میشود، اینطور قرارداد میبندیم و اسمش را تکمیلی میگذاریم... در مراکز دولتی هم شاهد گرفتن زیرمیزی و سکه هستیم تا عمل جراحی کنند» (خبرگزاری مهر. ۱۳آذر ۱۴۰۳)
این سخنان نشان میدهد که سیاستهای اقتصادی و اجتماعی حاکمیت آخوندی، به جای کاهش فاصله طبقاتی، آن را به مرزهای خطرناکی رسانده است.
رانتخواری و ناتوانی در مدیریت منابع عمومی
یکی از نکات مهم در سخنان پزشکیان، اذعان به رانتخواری گسترده و بیعدالتی در توزیع منابع عمومی بود. وی اشاره کرد که یارانههای پنهان، که به میزان صدها میلیارد دلار تخمین زده میشود، به جای آنکه در خدمت عدالت اجتماعی باشد، در جیب افراد خاص و رانتخواران قرار میگیرد.
بیعدالتی در تخصیص منابع، یکی از دلایل اصلی خشم عمومی و از عوامل اصلی اعتراضات مردمی است.
تورم و شکاف طبقاتی: عمیقتر از همیشه
تورم، یکی از پایدارترین بحرانهای اقتصاد ایران در دهههای اخیر بوده و اکنون به کابوسی برای اکثریت مردم تبدیل شده است. پزشکیان اذعان کرد که تورم، فقرا را در وضعیت بدتری قرار داده و پولدارها را ثروتمندتر کرده است. این شکاف طبقاتی، نه تنها در اقتصاد، بلکه در جامعه نیز به گسستهای اجتماعی و فرهنگی منجر شده است.
آنچه با نام شیک «ناترازی» لاپوشانی میشود، همین شکاف دهشتناک طبقاتی و اقتصاد درهمشکستهٔ آخوندی است.
«همه از ناترازی حرف میزنیم اما میگوییم به هیچ چیز دست نزنیم ممکن است مشکل پیش بیاید. یعنی روزبهروز ناترازی بدتر شود، یک روز باید این مشکل را حل کنیم. کی؟ حتماً آن زمان که افتادیم و مردیم. قبل از اینکه مشکل پیش بیاید باید فکر چاره کنیم و برایش راهحل پیدا کنیم.» (همان منبع)
خامنهای در۲۶مرداد ۱۴۰۲ گفته بود: «ما فصل مشبعی را حرکت کردهایم؛ این سربالایی، این شیب تند را عبور کردهایم، به قلهها نزدیک شدهایم»، پزشکیان با تعریض نسبت به این جمله گفت:
«اینکه فکر کنیم به قله رسیدهایم همان جا اشتباه کردهایم!» (همان)
طبق اعتراف پزشکیان، نظام ورشکستهٔ آخوندی در مواجهه با مشکلات، مانند داستان فردی است که به خالکوبی شیر علاقه دارد، اما از درد سوزن خالکوبی فرار میکند و به خالکوب میگوید از خالکوبی اعضای شیر صرفنظر کند. این داستان با شیوایی تمام در یکی از دفترهای مثنوی مولوی آمده است. خالکوب سرانجام در پاسخ به متقاضی خالکوبی و بیطاقتی او نسبت به پرداخت بهای این عمل از کوره درمیرود و میگوید:
شیر بییال و دم و اشکم که دید
اینچنین شیری خدا خود نافرید
در واقع اقتصاد آخوندی به جای درمان ریشهیی بحرانها، با مسکنهای موقتی و غیرمؤثر تلاش میکند از پیامدهای کوتاهمدت آن فرار کند.
وحشت از سقوط و ترجیعبند دشمنتراشی
پزشکیان در بخشی از سخنان خود، به وحشت نظام از اعتراضات داخلی و فشارهای خارجی اشاره کرد و گفت:
«تحریمها و ناآرامیها، تلاش میکنند این حکومت و ساختار آن را ساقط کنند.»
این سخنان، نشاندهنده عمق اضطراب حاکمیت از فروپاشی است. اما آنچه پزشکیان و دیگر مقامات نظام نمیخواهند بپذیرند، این است که عامل اصلی نارضایتی و ناآرامیها، خود نظام است. سیاستهای سرکوبگرانه، فساد سیستماتیک، و بیتوجهی به نیازهای اساسی مردم، شرایطی را بهوجود آورده که بسیاری از ایرانیان به جان آمده بهدنبال سرنگونی نظام هستند.
کشاکش بین باندهای قدرت
سخنان پزشکیان، با واکنش تند رسانهها و افراد وابسته به باند مقابل مواجه شد. کیهان شریعتمداری این سخنان را «مأیوسکننده و ناامید کننده» خواند و تأکید کرد که چنین اظهاراتی، دشمنان نظام را تشویق میکند.
«اظهارات مأیوسکننده و ناامید سازنده پزشکیان میتواند زمینه مناسب برای بهرهگیری دشمن از ترفند غرق مصنوعی را فراهم آورد. پزشکیان باید اطراف خود را از مدیران و مشاوران فاصلهدار با مبانی نظام خالی کند».
رجانیوز نیز گفتگوی پزشکیان را «بینتیجه و مبهم» توصیف کرد.
«گفتگوی تلویزیونی پزشکیان، یک جلسه صفر و بینتیجه و مبهم!»
این واکنشها نشاندهنده جنگ عمیق باندی در ولایت وارفتهٔ خامنهای است. از یکسو، پزشکیان مجبور است بهصورت قطرهچکانی به بخشی از مشکلات اعتراف کند تا از وارفتگی و از همگسیختگی کامل حاکمیت جلوگیری نماید؛ از سوی دیگر، رسانههای وابسته به باند مقابل هر گونه بالازدن پرده را به خیانت تعبیر کرده و تقبیح میکنند.
سیستمی گرفتار در تناقضهای ساختاری و بحرانها
اظهارات پزشکیان مؤید آن است که نظام ولایت فقیه، اکنون در شرایطی قرار دارد که نمیتواند مشکلات را حل کند، اما نمیتواند از آنها نیز بگریزد. تناقضهای ساختاری، فساد سیستماتیک، سیاستهای ناکارآمد، و جنگ بین باندهای قدرت کل حاکمیت را در وضعیت جدیدی قرار داده است.
آنچه شاهد آن هستیم، نه فقط بحرانهای اقتصادی و اجتماعی، بلکه بحران مشروعیت است. هر روز که میگذرد، فاصله میان مردم و حاکمیت بیشتر میشود و شکافهای طبقاتی و اجتماعی عمیقتر. در چنین شرایطی، تنها راه نجات، تغییرات اساسی و ریشهیی است. نام این تغییرات اساسی و ریشهای، چیز جز «سرنگونی» نیست.
0 نظرات