می نویسم و در رود
می افکنم؛ باشد که از آیندگان کسی برگیرد روزی.
ارسال یک نظر
0
نظرات
شبکههای اجتماعی
به توییتر این تارنما بپیوندید
به تلگرام مکث در پرانتز آبی بپیوندید
آمار بازدید
سوگند قلم
شكسته باد قلمم، اگر بسرايم، براي آن كه بگويند؛ «شاعر است»، يعني صراف، و بنگارم، براي آن كه بگويند: «اهل قلم است» يعني سوداورز و در اين نمايشْبازار عرضهی خود، كالايي باشم زرورق پيچ؛ فريفتار نگاهها، يا باد به غبغب افكنندهيي تهي مغز،ويرانساز گوشها، يا دلقگكي رقصنده در هر باد و آنچه «پسندٍ روز» نام دارد... واي بر من! و شكسته باد قلمم؛ شكستهتر
0 نظرات