بسیار دیدم خدا را که می‌گریست

















بسيار نگريستم:
در دلِ خرسنگ‌وشِ آنكه تازيانه برگرفته بود تا «شريعت»ي را با خُنج كشيدني خونين، بر پوست لخت، مدافع باشد، خشونتي ديدم و وحوشتي؛ كه خدا از آن بيزار است.
بسیار دیدم خدا را که می‌گریست.

ع. طارق


ارسال یک نظر

0 نظرات

Pagination Scripts Facebook SDK Overlay and Back To Top