اعتصاب در بانه، شهری بر فراز بلندیها
نام بانه از کلمهی کردی بان به معنی «بام» گرفته شده است. این
نیز به دلیل قرارگرفتن موقعیت شهر در
بلندی است؛ کوههای مرتفع و ارتفاعات بلندقامت و آسماننوش آن را تداعی میکند.
ارتفاع ۱۵۵۴ متری شهر از سطح دریا و چشماندازهایی اطراف ، شهر را در موقعیتی استثایی
قرار داده است. کسی که در بانه به دنیا میآید، از همان کودکی از قلهها و بلندیهای محاط بر شهر،
روحیهی ایستادگی، تسلیمناپذیری و غرور میآموزد و این در او به یک ویژگی تبدیل
میشود. برای رسیدن به شهر بانه باید مسیر زیادی را از سرابالاییها گذشت. برخیها
نام بانه را به معنی خانه و اردوگاه سربازان نیز معنی کردهاند.
بانه مردمانی دارد مهماننواز و خونگرم، سرد و گرم چشیده و مقاوم و
در عینحال پرورده شده با رنج و فقر.
این روزها نام بانه مانند شهرش، ورد زبانهاست و بر بام اخبار تکرار میشود.
زیرا اعتصابی در بانه جریان دارد که نمیتوان ساده از کنار آن گذشت؛ اعتصابی که از
تاریخ ۲۶فروردین۹۷ شروع شده و تا کنون ادامه داشته است. راستی مردم بانه چه میخواهند؟ و هدف
از این اعتصاب چیست؟
اعتصاب در بانه ـ کولبر گرسنه است
هدف مردم بانه از اعتصاب سراسری
اعتصاب مردم بانه در اعتراض به بسته شدن مرزها و افزایش تعرفههای گمرکی
است. آنها اعلام کردهاند تا رسیدن به این خواسته مغازههایشان را باز نخواهند
کرد. بانه یک شهر مرزی است درست در گلوگاه نقشهی ایران قرار دارد. نبض اقتصادی
شهر به بازبودن مرز بستگی دارد. وقتی این گلوگاه بسته باشد، اقتصاد بانه نیز به
مرز خفگی نزدیک میشود؛ زیرا مردم فقیر این شهر جنگ زده محل درآمد دیگری ندارند.
مردم این سامان یا کشاورزند یا مغازهدار یا کولبر. از بین این سه شغل آنچه برای
محرومان و زحمتکشان باقی میماند شغل کولبری یا همان (کوله بری) است.
اعتصاب در بانه ـ کولبری، تنها وسیلهی امرار معاش اقشار محروم
اعتصاب در بانه ـ زنان کولبر
اعتصاب در بانه ـ کولبری، شغلی معادل حرکت روی خط مرگ
کولبری اصطلاحی است که توسط مردم محلی مناطق کردنشین ابداع شده و به
افرادی اطلاق میشود که برای گذران زندگی خود به حمل اجناسی با کول خود در بین دو
طرف خط مرزی مبادرت میکنند. کوبران کسانی هستند که به خاطر بیکاری و
از روی ناچاری و در قبال دستمزد ناچیز به این کار اقدام میکنند. کولبر کسی است که
در قانون دستپخت رژیم تعریفی از آن به عمل نیامده است و کار او در هر لحظه به خطر
انداختن جان برای لقمهیی نان است. اجناسی که کولبران از راههای دشوار کوهستانی
به داخل شهرها و روستاهای مرزی منتقل میکنند بیشتر شامل تلویزیون، کولر، بخاری،
سیگار، لاستیک خودرو، پوشاک و منسوجات است. بیشتر افراد کولبر را جوانان و افراد
میانسال تشکیل میدهند که فقط برای امرار معاش روزانهی خود به این شغل خطرناک روی
آوردهاند. بازهی سنی این کارگران بین ۱۳ الی ۶۰ سال میباشد. این شغل خاص سطوح
خاصی از جامعه نیست به دلیل بیکاری و فقر گسترده حتی افراد تحصیلکرده و دارای
مدارک تحصیلی بالا در این کار شرکت دارند. در بین کولبران زنان نیز دیده میشوند.
هرساله بیش از صدها نفر از کارگران کولبر جان خود را در مرزهای کشور ایران از دست
میدهند. بیشتر آنها عبور از مرز بدون اخطار قبلی مورد تیراندازی نیروهای انتظامی
رژیم قرار میگیرند. شلیکها به ناحیه کمر به بالاست و شیلک به سر کولبران باعث
مرگ آنها میشود.
در یک کلام، کولبری شغلی است که به آن «حرکت روی خط فقر» گفته میشود. اصطلاح
درست، حرکت بر روی خط مرگ است.
اعتصاب در بانه ـ مرگ کولبران توسط انتظامی رژیم
اعتصاب در بانه ـ بستن مرزها و افزایش تعرفه گمرکی
دیکتاتوری آخوندی حاکم بر میهنمان که نه میخواهد و نه میتواند اشتغال ایجاد
کند و گامی در مسیر تأمین محرومان و زحمتکشان بردارد، تنها راه را در
افزایش هر چه بیشتر سرکوب و ایجاد ممانعت برای شغلهای خودجوش میداند. از جمع
کردن بساط محقر دستفروشان در خیابانها گرفته تا به گلوله بستن کولبران در
کوهستانهای غیرقابل عبور و برفی مرزهای کردستان و آذربایجان غربی. این حکومت که
با خاصه خرجی منابع و ثروتهای ایران را به جیب عوامل دستنشاندهی خود میریزد
وقتی نوبت به مردم محروم ایران میرسد، از نان شب آنها نیز دریغ نمیکند
و با شیوههای مختلف در صدد است آن را نیز از دهان کودکان برباید و به کام گشاد
خود بریزد.
اعتصاب در بانه ـ کولبری جدال جان و نان
اعتصاب در بانه ـ «بازارچهی محلی» و «کارت پیلهوری»
تصویب طرحی در ۹مرداد۱۳۹۶ در مجلس ارتجاع، برای انسداد معابر مرزی کولبران در
۴استان مرزی شامل آذربایجان غربی، کردستان، کرمانشاه و سیستان و بلوچستان در این
راستا بود. حکومت آخوندی با اجرای یک طرح من درآوردی به نام «بازاچهی محلی»،
برقراری تعرفه و حق گمرک و نیز صدور کارتی با عنوان «پیلهوری» تماما با این هدف
طراحی شده بود که کولبری را ممنوع کرده و این باریکه درآمد قشر وسیعی از مردم محروم
کرد را بخشکاند. ساکنان محروم روستا میگویند آنچه رژیم به عنوان «بازارچهی محلی»
ایجاد کرده بیشتر به نفع سرمایهداران کلان شهرهایی است که در بازارچه صاحب مغازه
هستند و کارت پیلهوری که نوعی کارت گدایی است تنها و به صورت خیلی محدود به
ساکنان روستاهایی داده میشود که در شعاع ۷کیلومتری مرز زندگی میکنند. براساس این
کارت هر شخص فقط یک یا دو بار در هفته نوبت تحویل بار دارد و با این میزان نمیتوان
نان بخور و نمیر به دست آورد. تازه این در صورتی است که کولبر از خستگی طاقتفرسای
ناشی از حمل ۱۰۰ الی ۱۵۰ کیلو بار با کول و نیز سرما و ریزش بهمن و صعوبت مسیر و
حملهی حیوانات درنده و تیراندازیهای ناگهانی و بدون هشدار نیروهای انتظامی، جان
سالم به در برده و توانسته باشد خود را به مرز برساند. البته در صورت رسیدن به مرز
هم باید آمادهی چاپیده شدن دار و ندارش توسط نیروهای فاسد گمرک رژیم
باشد.
اعتصاب در بانه ـ کولبری سن و سال و جوان و پیر نمیشناسد
اعتصاب در بانه ـ کشتار چهارپایان متعلق به کولبران
کشتار چهارپایان و اسب های متعلق به کولبران موضوعی بود که به شدت خشم کاربران
شبکههای اجتماعی را برانگیخت. این چهارپایان زبان بسته در شرایطی قتلعام شدند که
بیشتر آنها با مهار و طناب بسته شده و در حال چرا بودند. نیروی انتظامی رژیم با
این بهانه که آنها برای انتقال بار توسط کولبران مورد استفاده قرار میگیرند به
کشتارشان مبادرت ورزید. این اقدام شنیع با هدف ایجاد فضای رعب و وحشت در بین
کولبران صورت گرفت و به نوعی پیام به مردم و کولبران کردستان بود که اگر به مقاومت
خود ادامه دهند با کشتار سیستماتیک روبرو خواهند بود. اسب و قاطر در مناطق کردی
وسیلهی رفت و آمد و امرار معاش مردم در مناطق دشوار کوهستانی است. قیمت هر اسب از
۴ تا ۲۰ میلیون تومان است و برای یک خانوادهی محروم در حکم سرمایهی اصلی زندگی
اوست. کشتن یک اسب برابر است با نابودی تنها منبع درآمد آن خانواده اما به رغم این
گونه اقدامات جنایتکارانه، حکومت آخوندی طرفی برنبسته و نتوانسته ارادهی مردم
بانه و سایر مناطق کردنشین را مقهور ساخته و آنان را از مقاومت بازدارد.
اعتصاب در بانه ـ کشتار اسبها این تنها سرمایهی کولبران محروم
ویژگیهای اعتصاب در بانه
با تعریفی که از کولبر و زندگی مردم محروم بانه کردیم، حال بهتر میتوانیم
دریابیم که چرا بستن مرزها و افزایش تعرفهی گمرکی روی زندگی قاطبهی مردم بانه
تأثیر کاهنده میگذارد و این موضوع چه ربطی به سفرههای خالی گسترانده شده توسط
مردم بانه در معابر و خیابانها دارد. مردم شریف بانه با تجربهگیری از چند رشته
اعتصاب، توانستهاند طولانی ترین اعتصاب در بانه را تاکنون به پیش ببرند. اعتصاب
در بانه، دارای ویژگیهای زیر است:
ـ یکپارچگی اعتصاب کنندگان و همصدا بودن آنها در یک خواست مشترک.
ـ تکمیل اعتصاب با تجمعات اعتراضی در جلوی فرمانداری بانه برای رسیدن به
خواستههای مشروع خود.
ـ حمایت مردم سایر شهرهای کردستان از قبیل مهاباد، بوکان، سردشت،پیرانشهر، جوانرود، پاوه، مریوان و سقز از اعتصاب در بانه.
ـ حمایت مردم سایر شهرهای کردستان از قبیل مهاباد، بوکان، سردشت،پیرانشهر، جوانرود، پاوه، مریوان و سقز از اعتصاب در بانه.
ـ کوتاه نیامدن مردم بانه در برابر فشارهای سرکوبگرانهی رژیم و ادامهی
اعتصاب به هر قیمت.
اعتصاب در بانه ـ کشتار ناحق کافیست!
اقدامات رژیم برای درهم شکستن اعتصاب در بانه
ـ دادن وعدههای پوشالی و دروغین برای به هم زدن اعتصاب.
ـ اعزام نیروهای تقویتی از سایر شهرها برای ایجاد حکومت نظامی و فضای رعب و
هراس.
ـ شکستن قفل مغازهها برای وادار کردن مغازهداران به بازکردن مغازههایشان.
ـ حمله به مردم و دستگیری دستکم۲۰ نفر از اعتراضکنندگان. البته با اتحاد و
یکپارچگی مردم قهرمان بانه، و نیز گوشمالی دادن نیروهای سرکوبگر از جانب آنان، این
اقدامات کاری از پیش نبرده و خللی در عزم اعتصاب کنندگان در بانه به وجود نیاورده
است.
ـ قطع اینترنت در بانه برای به بنبست کشاندن اعتراضات و ممانعت از گسترش
اعتصاب.
ـ تلاش برای ایجاد شکاف در بین مردم از طریق نفوذ در گروهها تلگرامی.
اعتصاب در بانه ـ سفرههای خالی
اعتصاب در بانه ـ مغازههای بسته
ادامهی اعتصاب در بانه، بیانگر شکستناپذیر ارادهی اعتصاب کنندگان
برغم اقداماتی که گفتیم، اعتصاب در بانه ادامه دارد و روز به روز حمایتهای
بیشتری کسب میکند؛ زیرا خواستهی اعتصاب کنندگان برحق است. آنان برای به دست
آوردن یک لقمه نان بخور و نمیر میجنگند. اطلاق انگ نخنما و کهنه شدهی «قاچاقچی»
به کولبران محروم و زحمتکش دیگر محلی از اعراب ندارد. این انگ آنچنان رسوا است که
داد یک نمایندهی مجلس ارتجاع را نیز درآورد. او با اعتراف به کلان قاچاق سران
حکومتی و باندهای سپاه پاسداران گفت:
«۹۹.۵ درصد قاچاق رسما از طریق بنادر صورت میگیرد و نه از راه مرزهای زمینی
... ما میگوییم که این نحوه تعامل با مردم مرزنشین مناسب نیست».
نمایندهی دیگر مجلس ارتجاع اذعان کرد که نبود منابع درآمدی صنایع و کم بودن
سطح تولید ناخالص داخلی در شهرهای مرزی کردستان و آذربایجان غربی عامل روی آوردن
مردم به کولبری است و افزود: «درنتیجه هنگامی که این تنها مفر درآمدزایی مسدود میشود،
مردم دست به اعتراض میزنند. هنگامی که صنایع سنگین در مناطقی وجود نداشته باشد،
هم ظرفیتهای تولیدی کشور بلااستفاده مانده و هم بهدلیل عدم توسعه درونسرزمینی،
توسعه ناموزون و نامتوازن در کشور صورت میگیرد؛ [و این] عملا به دامن زدن به
معضلات اجتماعی میانجامد»
برغم این اعترافات، اما تاکنون ارمغان حکومت آخوندی برای مردم شریف بانه و
دیگر مناطق کردستان، کرمانشاه و آذربایجان غربی چیزی به جز محرومیت بیشتر و پاسخ
هر اعتراض با گلوله و کشتار بیش نبوده است. اما ادامهی اعتصاب در بانه و پیوند آن
با اعتراضات سراسری در میهنمان، نشان میدهد که این حکومت در برابر ارادهی مردم
هیچ غلطی نمیتواند بکند و سرانجام این اعتصابکنندگان در بانه هستند که پیروز
خواهند شد.
***
بانه، شهری بنا شده بر بلندیها، شهری پر از «نه!» با سفرههای خالی، این روزها
زیباترین نامی است که بر زبانها جاری است. بانه یعنی با نه!
0 نظرات