حسن روحانی و تهدید
به بستن تنگهی هرمز
به دنبال در چشمانداز
قرارگرفتن تحریم نفتی دیکتاتوری آخوندی، رییس جمهور ارتجاع، در تاریخ ۱۱تیر۹۷ در دیدار با باصطلاح ایرانیان
مقیم سوییس، پس از اشاره به خروج آمریکا از برجام و وضعیت فلاکتبار نظام گفت:
«یکی از مقامات
آمریکایی چندی پیش گفته بود که ما سخت ترین تحریم را نسبت به ایران میخواهیم
اعمال کنیم یا حتی یکی از آنها گفته بود ما می خواهیم نگذاریم اصلا ایران نفت صادر
کند خوب قاعدتا معنی این حرف را خیلی نمی تواند تحلیل بکند، این حرف می زند نفت
ایران نمیگذاریم صادر کند معنیاش این است که نفت کل منطقه صادر نمیشود مگر
امکانپذیر است نفت ایران صادر نشود نفت منطقه صادر بشود معنیاش اگر بفهمد معنیاش
روشن است چه میگوید قاعدتا نمیفهمد این حرفی که میزند، میگوید که من نمیگذارم
ایران یک قطره نفت صادر کند خوب خیلی خوب .اگر شما تونستید اینکار را بکنید و
نتیجهاش را ببینید چی هست».
نامهی رضایتآمیز پاسدار
قاسم سلیمانی در تقدیر از حسن روحانی
دو روز بعد از سخنان
حسن روحانی پاسدار قاسم سلیمانی، سرکردهی نیروی تروریستی قدس، طی نامهیی از او
تقدیر کرد و نوشت:
«این همان دکتر
روحانی است که ما شناخت داشتیم و داریم و میبایست باشد. شما با سخنان حکیمانه
ارزشمند و قدرتمندانه خودتان رهبر عزیز، ملت بزرگوار ایران اسلامی و مسلمانان جهان
را سرافراز نمودید. دست شما را برای ایراد این سخنان به موقع، حکیمانه و صحیح میبوسم
و برای هر سیاستی که مصلحت نظام اسلامی باشد در خدمت هستیم»
یک روز بعد
(۱۴تیر) پاسدار جعفری، سرکردهی سپاه پاسداران، نیز برای اینکه از تک و تا نیفتد
به میدان آمد و گفت:
«یقینا، در
شرایط محتمل با عملی شدن مواضع اخیر مسئولین اجرایی کشور که در حال پیش گرفتن
رویکرد و نگاه انقلابی در صحنهی نبرد امروز با دشمن به ویژه امریکای مکار و
جنایتکار هستند، میتوان به دشمنان فهماند که استفاده از تنگه هرمز برای همه و یا
برای هیچ کس چه معنا و مفهومی می تواند داشته باشد».
اجازه خروج
نفت از تنگه هرمز را نمیدهیم!
پاسدار کوثری جانشین
قرارگاه ثارالله تهران نیز، بعد از موضعگیری پاسدار جعفری، فرصت را برای اظهار
لحیه مناسب دید و واضحتر از بقیه گفت:
«اجازه خروج
نفت از تنگه هرمز را نمیدهیم».
نامهنگاری پاسدار
قاسم سلیمانی به حسن روحانی، و بحث دولت با تفنگ و بیتفنگ، در فضای مجازی به یک
مضحکه تبدیل شد و بار دیگر شعار «اصلاح طلب، اصولگرا ـ دیگه تمومه ماجرا» مورد
توجه قرار گرفت. از این که بگذریم با این تهدیدات و تأکیدات پیدرپی ژنرال ـ
پاسدارها، و سر و پا برهنه آمدن آنها به وسط گود، مخاطب ساده چنین میپنداشت که
عنقریب، نظام آخوندی مانند بستن یک همیان، با ریسمان اقتدار گلوی تنگهی هرمز را
خواهد بست و مانع از صدور یک قطره نفت از آن خواهد شد. البته ملت ایران دیده بودند
که چگونه این رژیم رو به مردم خودش این ادعا را عملی کرده و مانع از رسیدن یک قطره
آب شرب به مردم خوزستان شده است.
و باز مخاطب
ساده که شناختی از اولدروم بالدروم کردنهای آخوندها و پاسداران خمینی و خامنهای
صفت نداشت اینگونه تصور میکرد که الآن است «موشکهای کروز، بالستیک، هوا به سطح و
سایر سامانههای تهاجمی» مورد ادعایی رژیم، رو به دهانهی تنگهی هرمز نشانه میروند،
مینهای دریایی در اعماق آب کمین میکنند تا نفتکشهای غربی را به مجرد ورود به
تنگه هوا بفرستند و هواپیماهای بدون سرنشین «کرار» ساخت صنایع دفاعی نظام، با موشکهای
«کوثر» از راه میرسند چه و چه....
کوه تهدیدات
موش زایید!
هنوز نامهی
«چاکرم و فدایت شوم» پاسدار سلیمانی در فضای مجازی میچرخید و توفان خنده برمیانگیخت
و چنین به نظر میرسید که یکشبه جواب حل تمام بحرانهای نظام یافت شده اما ناگهان عبدالرضا
فرجیراد درست در روز اظهار لحیهی پاسدار کوثری از راه رسید و یکهو آب سردی روی
دیگ کفآلود و در حال غلیان اظهارات ژنرال ـ پاسداراها ریخت و در عرض چند دقیقه
رؤیایی شیرین «بستن تنگهی هرمز» را نقش بر آب کرد.
این دیپلمات
سابق رژیم گفت:
«منظور آقای
روحانی از اینکه گفتند اگر ایران نتواند نفت بفروشد دیگران هم نمیتوانند این کار
را بکنند بستن تنگه هرمز نیست بلکه این است که ایران گزینههایی در دست دارد که میتواند
ضمن حفظ منافع ایران به سازوکار فروش نفت توسط دیگران ضربه بزند. مثلا چندی پیش
معاون اول رئیس جمهور پیشنهاد داد که نفت در بورس به فروش برسد که بر روند کار
اوپک اثرگذار خواهد بود و موجب میشود که فروش نفت ایران قطع نشود».
در ابتدا
اینطور به نظر میرسید که گویی این یک اظهار نظر غیررسمی است اما در همان روز
(۱۴تیر) فلاحت پیشه رئیس کمیسیون امنیت مجلس ارتجاع، نیز همان حرف را به نوعی
تکرار کرد:
«منظور رئیس جمهور بستن تنگه هرمز نیست چرا که
این موضوع تحت مقررات بین المللی بوده و باید رعایت شود. رئیس جمهور اظهار داشت که
اگر قرار باشد ایران نفت صادر نکند، یعنی شرایط بحرانی حاکم شده و هیچ کشوری نباید
اقدام به صدور نفت کند.منظور رئیس جمهور این است که اگر قرار باشد بر اساس اراده
ها، قوانین بین المللی بر هم بخورد باید برای همه باشد».
مهدی مطهرنیا،
یک کارشناس رژیم نیز پا را از این فراتر گذاشت و گفت در برههی کنونی نفت دیگر یک
کالای استراتژیک محسوب نمیشود:
«به احتمال
زیاد تهدیدی است از سوی ایران برای بستن تنگه هرمز که با ایجاد مانع برای سایر
کشورهای منطقه از صادرات نفت آنها نیز جلوگیری شود. فراموش نکنیم که در برهه کنونی
نفت دیگر کالای استراتژیک محسوب نمیشود و آمریکا نیز مانند گذشته نیازمند نفت
خاورمیانه نیست چرا که هم تولید نفت خود را افزایش داده و هم بازارهای دیگری را
برای خرید نفت برگزیده است در نتیجه ایران با این تهدید بیشتر رقبای ایالات متحده
را تحت فشار قرار میدهد.».
تنگهی هرمز ۱۵۸ کیلومتر
طول ۵۶ تا ۱۸۰ کیلومتر عرض دارد و هر روز در حدود ۱۶٫۵ تا ۱۷ میلیون
بشکه نفت خام از آن عبور میکند. جدا از اینکه آیا بستن این آبراه واقعی است یا نه
یا اینکه نظام ولایت فقیه بتواند برای دقایقی آن را ببندد، ضررکنندهی
شمارهی یک خود اوست؛ زیرا بحث روی میز این است که دیکتاتوری آخوندی نتواند حتی یک
قطره نفت صادر کند. دود هر ماجراجویی و بلوف آمدن، قبل از هر چیز به چشم خودش میرود.
بگذریم از اینکه بیل اربن، سخنگوی فرماندهی مرکزی ارتش آمریکا در ۱۵تیر نیز به
خبرگزاری «آسوشیتدپرس» گفت: نیروی دریایی این کشور همراه با متحدانش «برای تضمین
آزادی دریانوردی و جریان آزاد تجاری در هر جایی که قوانین بینالملل مجاز بشمارد،
آماده هستند».
نتیجهی مهم
با توجه به
این دگردیسی سریع درمواضع و عملکرد سران و مهرههای رژیم به خوبی میتوان دریافت
که آنها در شرایطی قرار دارند که حتی دیگر نمیتوانند به تهدید توخالی و بلوف
مبادرت کنند؛ زیرا بلافاصله عواقب آن متوجه خودشان خواهد شد و برایشان تبعات
سنگینی خواهد داشت. پاسدار قاسم سلیمانی چه دست حسن روحانی را ببوسد یا نبوسد فرقی
نمیکند، این بار تمامیت نظام بر لبهی تیغ راه میرود. هر گونه ناپرهیزی، برخورد
شعاری، و پارس خوابیده به سبک پاسدار سلامی، برای نظام بسیار ریسکآور و هزینهزاست.
در یک تحلیل واقعی این جامعهی بینالمللی و دولتهای به جان آمده از تروریسم رژیم
هستند که دارند گلوگاه صدور نفت رژیم را میبندند. آری، تنگهی هرمز بسته میشود
اما برای رژیم.
0 نظرات