خامنهای در صحبتهای دجالگرانهی خود در ۳فروردین ۹۹قطبنمای مقصریاب خود را متوجه بیرون نظام کرد و در یک ادعای ابلهانه و به اعتراف خودش اثبات نشده، آمریکا را تولیدکننده ویروس کرونا نامید:
«شما متهم هستید، این ویروس را ایجاد کردهاید. من نمیدانم این اتهام چقدر واقعی است. اما وقتی این اتهام وجود دارد کدام عاقلی به شما اعتماد میکند که برای او دارو بیاورید؟ ممکن است دارویی وارد کشور کنید که این ویروس را ماندگار کند. شاید کسی را بهعنوان درمان کننده یا پزشک وارد ایران کنید تا اطلاعات خود را از میزان اثرگذاری این ویروس را تکمیل کند. چون گفته میشود یک بخش با استفاده از آشناییهای ژنتیک ایرانی، مخصوص ایران تولید شده.»
شوت کردن بحرانها رو به خارج از نظام
این اظهارات ولیفقیه ارتجاع، در نسبت دادن مشکلات و بحرانهای نظامش به «دشمنان نظام»! جدید نیست. در حقیقت میتوان گفت سابقهای به قدمت این نظام دارد. اگر بر صحبتهای قدیم و جدید خامنهای مروری بکنیم، این خط پر رنگ دشمنتراشی و دشمن پرهیزی را در جابجای اظهارات او خواهیم دید. به یک نمونه دقت کنید:
«میخواهم به شما و به هر کسی که این حرف را خواهد شنفت بگویم: دشمن را بشناسید، دشمن را بشناسید. یکی از خطراتی که هر ملّتی را تهدید میکند این است که دشمنِ خودش را نشناسد، دشمنِ خودش را دشمن نداند؛ یا دوست بداند یا بیطرف بداند؛ این خطر خیلی بزرگی است. این خوابرفتگی است. هم دشمن را بشناسید، هم روشهای دشمنیاش را بشناسید؛ ببینید چهجوری دشمنی میکند. دچار غفلت نشویم؛ اگر غفلت کردیم، غارت خواهیم شد» (خامنهای ۲۶مهر ۹۶)
واضع این تئوری خمینی بود و خامنهای در تقلید از او یک شاگرد دجال بیش نیست.
خامنهای در حالی دیگران را مقصر ناکارآمدی خود و نظامش در مهار کرونا میداند که رضا ملکزاده، معاون وزیر بهداشت، در تاریخ ۲۴اسفند ۹۸گفت: «ما ارتباطات مفصلی با چین داشتیم و رفتوآمدهای زیادی بود، وقتی در چین دیر اعلام میشود این ویروس وارد ایران میشود» او همچنین در پاسخ به این سؤال که آیا ما به موقع مرزهای هوایی را با چین بستیم؟ گفت: «خیر، بنا به ملاحظاتی این کار انجام نشد. یعنی خیلی جدی گرفته نشد»
انگیزهها و اهداف دروغدرمانی خامنهای
۱ـ او برای اینکه بتواند نظامش را از عواقب وخیم بحران کرونا به در ببرد. نیاز مبرم دارد تا کرونا را ساخته و پرداختهی «دشمنان نظام» جا زده و توجهات را به جای دیگری جلب کند.
۲ـ خامنهای در پی آن است که اذهان را از جنگ اصلی، یعنی جنگ سرنوشتساز مردم با نظام ولایت فقیه منحرف کرده و به کانالهای فرعی بیندازد.
۳ـ خامنهای اینطور القا میکند که نظامش مورد حملهی بیولوژیک قرار گرفته و این بخشی از جنگ آمریکا علیه نظام است. این دستگاه تبعات خود را دارد. تحت پوش «رزمایش بیولوژیک» خامنهای میخواهد قشونکشی خود به خیابانهای تهران و دیگر شهرها را مشروع جلوه دهد.
اکنون بهوضوح مشخص است که هدف نظام از روانه کردن سپاه پاسداران و نیروهای سرکوبگر انتظامی به خیابان به بهانهی «رزمایش بیولوژیک»! چیزی جز مقابله با خیزش مردم به جان آمده و حفظ کنترل در شرایط بحرانی و در پیش رو نیست. حبیبالله سیاری معاون هماهنگکننده ارتش تحتامر ولایت، در صحبتهای خود دغدغهی خامنهای را از تحولات «آینده» به نمایش گذاشت:
«در فرمان فرمانده معظم کل قوا به رئیس ستادکل، موضوع رزمایش برای آمادگی حمله بیولوژیک احتمالی مطرح شده بود. نیروی زمینی و پدافند ما در حال انجام این اقدامات هستند اما با توجه به تعریف رزمایش که کسب آمادگی برای آینده است، در ۲۱استان اقداماتی را انجام دادیم.» (سایت حکومتی انتخاب ۴فروردین ۹۸)
۴ـ خامنهای با انداختن تقصیر کرونا به گردن سایر کشورها میخواهد ناکارآمدی و جنایت سیستماتیک نظام خود در انتشار کرونا به همه جای ایران را بپوشاند، نظام ولایت فقیه در شرایطی که میتوانست، قم را قرنطینه نکرد، بعد از آن نیز هیچگاه درصدد قرنطینهی شهرها برنیامد؛ زیرا دغدغهی اول و آخر او نه ریشهکنی کرونا و نجات مردم از این ویروس منحوس، که حفظ نظامش در این بحران بوده و هست.
۵ـ خامنهای با بستن راه کمک بینالمللی در این فاجعهی ملی، میخواهد همچنان به سیاست پنهانکاری و کتمان آمار واقعی قربانیان کرونا ادامه دهد و نگذارد ابعاد دهشتناک فاجعه از طریق اکیپهای امدادی و کارشناسان بهداشت جهانی به بیرون درز کند.
صادق زیبا کلام از ریزشیهای باند مغلوب در رابطه با موضوع جنگ بیولوژیک آمریکا میگوید:
»فکر میکنم این ایدهها و تفکرات و تئوریها تنها خاص جمهوری اسلامی ایران باشد، دستکم تا آنجا که من در جریان هستم، هیچ جای دیگری به این تفکرات نه باور دارند و نه رواج میدهند و نه آن را جدی میگیرند؛ اما اینکه چرا این تفکرات در ایران جدی گرفته میشود، اولین خاصیتاش این است که مسئولیت را از دوش مسئولان برمیدارد. وقتی قرار میشود کرونا جنگ بیولوژیک آمریکا علیه ایران باشد، خب دیگر نه اینکه از مسئولان ایران نباید توقع داشت، اما سطح توقعات مقداری کمتر میشود و بهپای دشمنی ۴۱سالهٔ آمریکا نوشته میشود. اما اینکه چرا در ایران این دست تئوریها و نظریههای توهم توطئه و دایی جان ناپلئونی اینقدر رواج دارند، من فکر میکنم به عقبماندگی هولناک علوم انسانی در ایران برمیگردد» (زیباکلام ـگفتگو با سایت حکومتی انصاف نیوز)
مردم و مقاومت دشمنان اصلی و خطرناک آخوندها
سخنان ۳فروردین ۹۸خامنهای گواه خوبی بر این واقعیت است که مانند سقوط هواپیمای اوکراینی، جان و مال و حیثیت مردم ایران برای خلیفهی ارتجاع واجد هیچ ارزشی نیست. در این سخنرانی که از پیش حول آن تبلیغ زیادی شده بود، جایی یافت نمیشود که در آن به کمبود و نه بود ماسک و دستکش و ژل و کیت تشخیص کرونا، بیمارستان و تخت و تجهیزات کافی و دارو درمان و و همچنین آمار تکاندهندهی قربانیان و درد و داغ خانوادههای عزیز از دست داده اشارهیی شده باشد. برای خامنهای مهم نیست که ۶۰میلیون نفوس زیر خط فقر این سرزمین، در قرنطینهی خانگی چگونه نان شب خود را به دست میآورند؟ برای او هرگز اهمیت نداشته و ندارد که کودکان خیابانی در میان زبالههای آلوده به کرونا چرا میپلکند؟ چرا با وجود شیوع گستردهی کرونا در زندانهای و سیاهچالها، زندانیان در صف مرگ نوبت خود را انتظار میکشند؟
اکنون بیشازپیش اثبات شده است که آخوندها ایران را اشغال کردهاند و رفتار یک اشغالگر متجاوز را با این آب و خاک دارند. آنها ایران و ایرانی را دشمن شمارهی ۱خود میدانند؛ همان دشمنی که خامنهای گفت نشناختن آن «خطر خیلی بزرگی است... دچار غفت نشویم؛ اگر غفلت کردیم، غارت خواهیم شد». دشمن اصلی نظام آخوندی آمریکا نیست، مردم و مقاومت ایران هستند. او برای مقابله با این «دشمن خطرناک و برانداز» آسمان را به ریسمان میبافد و خود را به آب و آتش میزند؛ کما اینکه دشمن اصلی مردم هم خامنهای و آخوندها هستند.
آری بهقول رئیس جمهور برگزیدهی مقاومت، مریم رجوی: «آخوندها ایران را نمیخواهند و ایران و ایرانی آخوندها را نمیخواهد.
معنیاش این است که آخوندها نمیتوانند ایران را اداره کنند و بیشتر از این نمیتوانند و نباید حکومت کنند و مردم ایران هم بیش از این، این حکومت را تحمل نمیکنند.
پس زمان برخاستن است. زمان شورش و قیام و درهمشکستن زنجیرها و زندانهاست.
آخوندها باید بروند. مردم ایران مثل همیشه قیمت سنگینی میدهند. اما این بار کرونا، عبای ملا را خواهد گرفت.»
0 نظرات