در حالی که خامنهای یکشنبه ۴خرداد ۹۹ را عید فطر اعلام کرد، شماری از مراجع تقلید روز دوشنبه را عید فطر اعلام کردند. نکتهی قابل توجه این است که بسیاری از این مراجع در قم و در قلمرو ولایت خامنهای ساکن هستند؛ مانند موسی شبیری زنجانی، لطفالله صافی گلپایگانی، یوسف صانعی، عبدالله جوادی آملی حسین وحید خراسانی و حتی ناصر مکارم شیرازی که البته برای پرهیز از تبعات بعدی آن نظر خود را پس گرفت.
ماستمالی و کم کردن بار رسوایی
دفتر خامنهای در واکنش به این موضوع، در خبرگزاری حکومتی تسنیم (۴خرداد۹۹) اقدام به انتشار گزارشی با عنوان «جزئیات استهلال ماه شوال» کرده است که کاملاً از موضع تدافعی است.
بازتاب این موضوع در بیرون از نظام به یک رسوایی برای خامنهای تبدیل شد تا جایی که علاوه بر انتشار گزارش جزئیات استهلال ماه از سوی دفتر خامنهای، یک آخوند از دفتر او با سمت «عضو ستاد استهلال»، مجبور شد این رسوایی را ماستمالی کند.
او در پاسخ به این سؤال که چرا در اعلام رویت هلال ماه [بین نظر خامنهای با دیگر مراجع] اختلاف وجود دارد، ضمن یک فقره سفسطهی آخوندی گفت:
«این موضوع به اختلافات فقهی برمیگردد و کاملاً فقهی است که مردم ممکن است فکر کنند خدای ناکرده انگیزههای سیاسی باشد».
او برای اینکه بیاعتنایی به خامنهای و بیاعتباری فتواها و اظهارنظرهای او را توجیه کند و از بار آن بکاهد، گفت:
«این اختلاف جدید نیست و از قدیم بوده است و الآن بهخاطر تجهیزات ارتباطی بیشتر خود را نشان میدهد. مردم هم طبق نظر مرجع تقید خود باید عمل کنند» (تسنیم. ۴خرداد۹۹)
«این اختلاف را خیلی بزرگ نکنیم»!
این به هیچ انگاشتن و بیاعتنایی به فتاوی صد من یک غاز خامنهای عاری از سابقه نیست اما با این شدت و حدت نبوده است. در سال۸۸ بهدنبال بالاگرفتن مخالفتها علیه خامنهای و تحمیل احمدینژاد بهعنوان رئیس جمهور، تعدادی از مراجع تقلید و حتی آخوندهای حکومتی مانند موسوی اردبیلی و یوسف صانعی، مانند این بار، دوشنبه را روز عید فطر اعلام کرده بودند، در حالی که خامنهای یک روز قبل از آن را بهعنوان عید اعلام کرد.
خامنهای در آن موقع برای اینکه از تک و تا نیفتد، در مورد این دهن کجی مراجع به ولایت شیطانی او گفت:
«در قضیهی این عید فطر هم که فرمودند، بهنظر من اینی که ما بگوئیم باید جوری بشود که همه، در یک روز عقیدهٔ به عید پیدا کنند، این نشدنی است؛ یعنی طبق مبانی فقهی ما نشدنی است؛ همهی فقها بر یک فتوا متفق بشوند؛ خوب، نمیشود. بالاخره یک فقیهی ممکن است پیدا بشود که نظرش چیز دیگری باشد؛ بنابراین اختلاف بهوجود خواهد آمد. ما این اختلاف را خیلی بزرگ نکنیم؛ چه اهمیتی دارد؟ چه اشکالی دارد؟ یک نفری است، فتوایی دارد یا مقلدینی هم دارد، یا ندارد و طبق فتوای خودش عمل میکند».
(بازنشر در سایت حکومتی شفقنا. ۴خرداد۹۹)
ولیفقیه لرزان و شکننده در آن موقع نیز با زبان معکوس به تبعات این موضوع اعتراف کرد و نشان داد که ولایت کذاییاش به چه میزان باسمهای و آسیبپذیر است:
«با اینکه بعضی از آقایان بزرگ و محترم و مراجع عظام نظرشان نظر دیگری بود، هیچ تظاهری به این نظر مخالف انجام نگرفت؛ شما ملاحظه کردید. این خیلی چیز مهمی است؛ این خیلی چیز عظیمی است؛ خیلی باید قدردانی کرد. اینجور نبود که حالا یک نماز عید روز یکشنبه تشکیل بشود مثلاً در اصفهان یا در مشهد یا در تهران یا جای دیگر، یک نماز عید هم روز دوشنبه. همچین کاری اتفاق نیفتاد؛ این خیلی مهم است. خوب، بزرگان انصافاً همینطور که همیشه عقیدهی ما بوده و الآن هم هست، به مصالح نظام، به مبانی نظام خیلی پایبندند، خیلی معتقدند؛ انسان اینها را میبیند؛ و واقعاً باید قدردانی کرد، شکرگزاری کرد». (همان منبع)
مرجع تقلید شیعیان خارج کشور!
خامنهای، این ولیفقیه یکشبه و بیرون کشیده شده از خم رنگرزی خبرگان، مذبوحانه تلاش میکند خود را بهعنوان مرجع جا بزند اما از آنجا که از سوی سایر مراجع بهعنوان یک مرجع مورد تأیید نبوده است، تلاشهایش کمتر به ثمر نشسته است. نظام آخوندی ابتدا برای اینکه ولایت او را مقبول جلوه دهد، او را مرجع تقلید شیعیان خارج از کشور قلمداد کرد. بیاعتنایی به او و فتواهایش بهخصوص در شرایط کنونی نظام و بهدنبال شکسته شدن هیمنهی او در سلسله قیامهای مردم ایران ضریب میخورد.
حتی اگر بندگان بیمقدار این آخوند خود «امام»! خوانده، او را به جایگاه خدایگانی ارتقا بدهند و بتوار تقدیس کنند، مردم ایران سالهاست ولایت او را باطل کرده و نام قاتل بر این بدترین دشمن ایران و ایرانی نهادهاند. این نامگذاری بجا، با سرنگونی او به نتیجهیی شایا منتهی خواهد شد؛ و آن روز دور نیست.
0 نظرات