دیکتاتوری آخوندی در مرکز مثلثی از نارضایتی متراکم و وضعیت انفجاری جامعه، انزوای رو به افزایش بینالمللی و ورشکستگی و خفگی اقتصادی و دست و پا زدن در باتلاق بحرانهای مرگبار، از جمله کرونا، چهارنعل و شش اسبه به سمت سرنگونی پیش میرود. کارشناسان حکومتی در این وانفسا برای این کالبد رو به مرگ، در حال پیچیدن نسخههای گوناگون هستند؛ از دلخوش کردن به پالسهای تبلیغاتی مذاکره با آمریکا در بحبوحهی انتخابات گرفته تا دخیل بستن به اندونزی برای به دست آوردن منافذ تنفس اقتصادی و...
اگر تا شهریور دوام بیاوریم!
در جدیدترین اظهارات سعید لیلاز، مهرهی اصلاحطلب و کارشناس اقتصاد ـ سیاسی حکومت، در بین ادعاهای پوشالی و کلان دروغهای بیسر و ته، ناخواسته، بند را آب داد و گفت: «اگر تا شهریور دوام بیاوریم، دیگر اتفاقی نمیافتد»
او نگفت قرار است در شهریورماه چه معجزهای رخ دهد؟ نگفت قرار است کدام امداد غیبی، موی سر نظام تا گردن فرو رفته در باتلاق را بگیرد و از کام مرگ بیرون بکشد. انتخابات ریاست جمهوری آمریکا در تاریخ ۳نوامبر ۲۰۲۰برابر با ۱۳آبان ۹۹ برگزار میشود. از روی این تاریخ میشود فهمید که حاکمیت آخوندی بر اساس رمل و اسطرلاب، سرنوشت خود را با این انتخابات گره زده است.
لاف بیسر و ته
شارلاتانیسم آخوندی وقتی با دجالیت از نوع سعید لیلازگونه ترکیب میشود آش جوش پرهای را تشکیل میدهد که جز در طباخی نظام نمیتوان نمونهی آن را یافت.
این بهاصطلاح کارشناس اقتصاد سیاسی مدعی است که رژیم ولایت فقیه کمتر از سایر کشورها حتی آمریکا و اروپا در بحران کرونا آسیب اقتصادی دیده است!
«در عرصه مبارزه با کرونا هر چقدر اقتصادها ادغامتر شده بودند و یا اصطلاحا گلوبالیزیشنشان بیشتر بوده باشد، بیشتر تحت شعاع کرونا واقع شده و آسیب بیشتری دیدهاند. بر همین اساس است که اقتصاد ایران که بهدلیل فشار وحشتناک تحریمها در ۴۲سال گذشته و بهویژه دو سال اخیر در انزوای شدید بوده، از نظر اقتصادی متحمل آسیب کمتری به نسبت دیگر کشورهای دنیا شده است». (همشهری آنلاین. ۲تیر۹۹)
ادامهی لاف
این مهرهی اصلاحطلب به طرزی مضحک گفت که کرونا حداکثر توانسته است ۲تا ۳ یا حداکثر ۶درصد از تولید ناخالص ملی ایران را کاهش دهد:
«در اسفند ماه، تصورم این بود که اگر تا آخر اردیبهشت بتوانیم کرونا را مهار کنیم، این ویروس بین ۲ تا ۳درصد GDP ایران را از بین ببرد. اما امروز ارزیابیها بیانگر این است که احتمالاً این میزان به ۶درصد افزایش یافته است»
اما وقتی میبیند این ادعا زیاد خریداری ندارد و کسی آن را جدی نمیگیرد، اضافه میکند:
«باید این مسأله را نیز مورد تأکید قرار داد که کاهش ۲ تا ۴درصد از تولید ناخالص داخلی کشور یک عدد بسیار بزرگ به حساب میآید؛ به تعبیر دقیقتر اگر GDP ایران را ۴هزار تریلیون تومان ـ به قیمت جاری ـ در نظر بگیریم هر یک درصد آن معادل ۴۰هزار میلیارد تومان میشود؛ بنابراین ۲ تا ۴درصد GDP یعنی حدود ۸۰ تا ۱۸۰هزار میلیارد تومان».(همان منبع)
او در ادامه به مقایسهی این میزان با کل بودجهی پوشالی و پا در هوای ۹۹ میپردازد:
«کل بودجه عمومی دولت امسال ۴۶۰-۴۷۰ هزار میلیارد تومان است. یعنی ۳برابر آسیب ناشی از کرونا که به GDP وارد شده است».
اعتراف به این میزان در حالی است که در فروردینماه یک رسانهی حکومتی تصویر دیگری از اقتصاد به محاق رفته ایران در نظام آخوندی داد: ۵.۹ برابر کوچکتر شدن اقتصاد ایران فقط در سال۹۸ و پیش از شیوع کرونا:
«با توجه بهکاهش صادرات نفت ایران از ۲.۸میلیون بشکه در روز (۲سال پیش) به شرایط فعلی با چند صدهزار بشکه در روز حتی قبل از شیوع ویروس کرونا نیز مقامات کشور بهخوبی میدانستند که قادر بهکاهش صدمات اقتصادی وارده به خانوارها و بهخصوص اقشار کمدرآمد جامعه نیستند. صندوق بینالمللی پول تخمین زده است که بعد از خروج ایالاتمتحـده از توافق هستـهای، ارزش ریـال بیش از ۵۰درصـد کاهـش یافته است. تورم با شتاب فزاینده به ۴۰درصد رسید و شرکتهای بزرگ خارجی کشور را ترک کردند و بر اساس همین تخمین، اقتصاد ایران در سال گذشته ۹.۵درصد کوچکتر شده است بنابراین اقتصاد داخلی ایران پیش از شیوع ویروس کرونا نیز شرایط پرتلاطمی را تجربه میکرده است». (دنیای اقتصاد. ۲۰فروردین ۹۹)
پروپاگاندا با مشت خالی
بهرغم این پروپاگاندا و شارلاتانیسم از نوع کارشناسانهی آن، دم خروس آنجا از زیر قبا بیرون میزند که او اذعان میکند وضعیت نفت و اقتصاد ایران، بهدلیل آثار ژئوپلیتیک کرونا به صفر رسیده که مذاکره بر سر آن موضوعیتی ندارد؛ زیرا مشت رژیم در این زمینه خالی است.
«یکی از آثار ژئوپلیتیک کرونا در ایران این است که هر گونه مصالحه با آمریکا را بلاموضوع کرده است؛ به این معنا که علاوه بر اینکه تاکنون از نظر سیاسی مصالحه با آمریکا غلط بود، اما این مسأله از این پس از نظر اقتصادی نیز بیمعنی شده است. چرا که حتی اگر با آمریکا مصالحه نیز بکنیم، دیگر بازار نفتی وجود ندارد که بتوانیم در آن نفت خود را عرضه کنیم».(همشهری آنلاین. ۲تیر ۹۹)
این کور را هیچ امامزادهای شفا نخواهد داد!
برگردان این سخنان آن است که حتی اگر رژیم با زانوان خونین به پای تسلیم و میز مذاکره برود، چیزی ندارد تا با تکیه بر آن از طرف مقابل امتیاز بگیرد. وضعیت بازار نفت بهگونهیی است که جایی در آن برای نفت آخوندها نیست.
«در شرایط فعلی ۶میلیون بشکه نفت از ظرفیت تولید اوپک کم شده و از این تعداد اگر ۵۰۰هزار آن تلاطم ایجاد میکرد قیمت نفت به بشکهیی ۴۰دلار میرسید؛ یعنی ورود ایران به بازار جهانی بسیار دشوار خواهد بود و اگر این ورود اتفاق بیافتد و الآن بتوانید ۲میلیون بشکه نفت نیز صادر کنیم با بشکهیی ۴۰دلار روی هم ۸۰میلیون دلار میشود که در مجموع سالی ۲۴ تا ۲۵میلیارد دلار میشود. این مسأله در حالی است که در بدترین سال دولت آقای احمدینژاد، درآمد نفت ایران ۶۵میلیارد دلار بود و در حالی که بهترین سال دولت آقای روحانی ۳۳میلیارد دلار بود به واقع وحشتناک است».(همان)
بر اساس گفتههای این مهرهی حکومتی حتی اگر تمام تحریمها برداشته شود، هیچ معجزهای نخواهد توانست اقتصاد کرونازده و به کما رفته آخوندی را نجات دهد:
«اگر فرض کنیم به یکباره وسط توافق هستهیی بیافتیم و ۲۴ساعته محدودیتها برداشته شود نیز باز هم درآمد نفتی ایران به بیش از سالی ۲۵میلیارد دلار نمیرسد. ». .
و در نهایت اعتراف به این موضوع که «این یک توقع نابجا است که خیال کنیم با مذاکره مجدد بهطور مثال تورم حل میشود». تیر خلاصی است به ادعاهای پیشین در مورد کاهش ۶درصدی تولید ناخالص ملی و نیز سایر لاف در غریبیهای این کارشناس.
مویی که نه میشود آن را کشید و نه رها ساخت
سوار کردن استراتژی نظام بر «اگر» و «مگر» و «احتمال» و «شاید»، خاص این کارشناس حکومتی نیست. این یک نمونه، فقط در عرصهی اقتصاد سیاسی بود، بهلحاظ سیاسی ـ اجتماعی، وضعیت انفجاری مردم و نیز فعالیت بیوقفه و نفسگیر مقاومت ایران با نیروهای برانداز و نیز انزوای منطقهیی و بینالمللی رژیم و برجام سوختگی، تداوم حیات نظام دستاربندان به مویی بند است؛ مویی که بهقول معاویه بن ابی سفیان نه میتوانند آن را بکشند و نه رها سازند. اگر بکشند، پاره خواهد شد، اگر ول کنند، با سر سقوط خواهند کرد و بسیاری «اگر»های دیگر...
آری، هیچ معجزهای از سوی امامزاده «اگر» قادر نیست این نظام تاریخ مصرف به پایان رسیده را نجات دهد.
0 نظرات