شرکت خامنهای در ملاقات
ملاقات خامنهای با نخستوزیر عراق مصطفی الکاظمی، در شرایطی که خلیفهی ارتجاع در هیچ ملاقاتی حاضر نشده بود، اهمیت حیاتی آن را برای دیکتاتوری آخوندی بارز کرد. ورود غیرمنتظرهی خامنهای به این ملاقات دیپلماتیک نشان داد که آژیرهای خطر در عمق استراتژیک نظام در عراق به صدا درآمده است. روزگاری بود که خامنهای سردمداران حکومت عراق مانند جلال طالبانی و نوریالمالکی را به بارگاهش احضار میکرد تا خطوط مشخصی را برای سرکوب مجاهدین در اشرف به آنها دیکته نماید. این امر و نهی از موضع بالا صورت میگرفت و طرفحسابها میدانستند که ریششان در گرو مقامعظماست و برای حفظ موقعیت خود در ظاهر هم که شده باید قول مساعد برای موشکباران و ایجاد محدودیت جدید برای مجاهدین بدهند.
انشای کلی خامنهای در مورد آمریکا
در ملاقات ۳۱تیر۹۹ طرفین اما خبری از این ارد دادن و امر و نهی نبود. اگر چه در رسانههای حکومتی گفت و شنود طرف عراقی درج نشده است اما از تحلیلهای ارائه شده از سوی این رسانهها میتوان تا حدودی به پشت پردهی این ملاقات پی برد.
لحن این رسانهها کاملاً تدافعی و از موضع انفعالی است. بیشتر حالت موعظه، توصیه و گاه التماس دارد. خبری از شاخ و شانه کشیدنهای سابق در آن نیست. بیشتر به یک انشای کلی و بیخاصیت در مورد آمریکا شباهت دارد:
«توجه دادن به شرارت آمریکا، بیشترین عبارت حضرت امام خامنهای -دامت برکاته- در دیدار روز سهشنبه با مصطفی الکاظمی نخستوزیر عراق بود و این بهخصوص در آستانه سفر کاظمی به آمریکا از اهمیت مضاعفی برخوردار بود. از منظر رهبری، گام اول در نترسیدن از آمریکا و گام دوم در مواجهه با خباثتهای آن است. به عبارت دیگر آمریکا با همه شرارتهایش و با اینکه کانون اصلی ناامنی و توطئه در منطقه و جهان است، آنقدر که وانمود میکند، قدرتمند نیست تا ناگزیر از تندادن به خواستههای آن باشیم» (کیهان. ۲مرداد۹۹)
نعل وارونه برای لاپوشانی شکست در عراق
تهدید نسیه آمریکا در اظهارات خامنهای یک نعل وارونه برای لاپوشانی فرو ریختن عمق استراتژیک دیکتاتوری آخوندی در عراق است.
«تأکید پیدرپی رهبر معظم انقلاب در دیدار با نخستوزیر عراق بر شرور بودن آمریکاییها، این پیام را هم بهصورت قاطع به طرف آمریکایی و متسامحین عراقی منعکس کرد که ایران حضور نظامی آمریکا در عراق را تحمل نمیکند و توان خود را برای اخراج آن از این کشور به کار میگیرد» (همان منبع).
تهدید طرف عراقی
این اظهارات علاوه بر مصرف داخلی و لاپوشانی شکست در عراق، به نوعی تهدید طرف عراقی برای ادامهی عملیات تروریستی نیز محسوب میشود.
«در واقع رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار با نخستوزیر عراق به ایشان هم یادآور شدند که هنوز واکنش به اقدام آمریکا علیه سردار اسطورهای ایران، در خاک عراق حق طبیعی ایران است».
در جای دیگر همین رسانه مینویسد:
«اگر از منظر برادران عراقی، چالش امنیتی آمریکا علیه ایران مقولهای است و روابط امنیتی آمریکا و عراق مقولهای دیگر، باید مسئولیت اقدامات نیروی چالشزایی که در عراق، نیروی ایرانی که حضوری قانونمند در این کشور داشته، بهشهادت رسانده است را بپذیرند که قاعدتاً نمیپذیرند و ما هم ضمن آن که بر اساس حقوق بینالملل دامن عراق را از «مسئولیت قانونی» در اقدام آمریکا به ترور شهید سلیمانی مبرا نمیدانیم، اخراج «ماده ناامنی» از محیط منطقهیی را مسئولیت همه و نیز حق خود دانسته و به آن اقدام خواهیم کرد» (همان منبع)
دقت کنید. بلافاصله بعد از آن خط و نشان کشیدنها تو خالی میافزاید:
«و البته [خامنهای] تأکید کردند که ایران مخالفتی با روابط دولت عراق با دولت آمریکا ندارد و در این موضوع دخالتی نمیکند و این بدان معناست که منظور ایران از "اخراج آمریکا" لزوماً قطع روابط سیاسی کشورهای منطقه با آمریکا نیست».
از این هم بیشتر تنزل میکند و اعتراف میکند که در موقعیت کنونی، چارهای جز تندادن به مختصات کنونی عراق و سیاست چند جانبهی آن ندارد:
«راز این تفاوتگذاری این است که سیاست در یک منطقه میتواند چندپارچه باشد و رژیمهای مختلف سیاسی در یک منطقه حضور داشته و مشروع هم باشند ولی برخلاف آن، «امنیت» در هر منطقه جغرافیایی، مقولهای «یکپارچه» است و وجود رژیمهای مختلف امنیتی، امنیت همه را از بین میبرد».
مخالفت طرف عراقی با موضع خامنهای
موضوع دیگری که با برهان خلف، از خلال موضعگیری رسانههای حکومتی میتوان به آن پی برد، اظهارات طرف عراقی است که گویا خطاب به خامنهای گفته است، حضور یا عدم حضور آمریکاییها در خاک این کشور به عراقیها مربوط است.
«رهبر معظم مثال زدند که «آمریکا در کشور شما، یک مسئول ایرانی را بهشهادت رسانده است». پس عراقیها نمیتوانند بگویند تصمیم درباره ماندن یا رفتن نظامیان توطئهگر و مجرم آمریکایی، فقط به خود عراقیها مربوط است و به کشورهای همسایه ربطی ندارد».
این اظهارات را بگذاریم در کنار مواضعی که در آن به صراحت، عراق را عمق استراتژیک [بخوانید حیات خلوت] نظام میدانستند و تبلیغ میکردند:
«طبیعتاً عراق از منظر سیاسی، عمق استراتژیک ایران محسوب میشود و اگر ایران اجازه دهد کشورهای متخاصم به عراق نزدیک شوند منافع ملی ایران مورد تهدید واقع خواهند شد «(خبرگزاری میزان. ۲۶دی۹۷).
عقبنشینی بیصدا از تغییر هندسهی دنیا!
به نظر میرسد قیام مردم عراق با همهی شهیدان و مجروحانش توانسته است شاخ دیکتاتوری ـ تروریستی آخوندی را در عراق بشکند؛ علاوه بر آن هلاکت قاسم سلیمانی دیگر در بر آن پاشنهی سابق نمیچرخد. سیاست تولید شبهنظامی، خاصهخرجی برای حفظ آنها و سوداهای بلندپروازانه مانند «تغییر هندسهی دنیا» و افزودن به «عمق استراتژیک نظام» اکنون جای خود را به التماس و الحاح برای حفظ «امنیت نظام» یعنی سرنگونی داده است.
این همان چیزی است که خامنهای پیشتر از آن بهعنوان «جنگ در کرمانشاه و همدان» نام برده بود.
0 نظرات