مرا عار میآید؛
عار از خلق استعاره و ترکیب
در وصف پیر ابتر خرمگسی
چسبیده بر مردهریگ یک «ولایت مطلق»!
تو کیستی یا چیستی؛
یا چه میتوانی باشی؟
خامنهای!
جز گز و اندی چارک عبای آویزان
بر داربستی از نیمسوزهای آخر شیطان
۱۰ متر عمامهی تاریک
پیچیده بر گنبد یک ذهن علیل
تو کیستی یا چیستی؛
یا چه میتوانی باشی؟
خامنهای!
جز مرگآشامی مالک کهریزک و قرچک
گریخته از پادافره دوزخ
در آخرین خمیازهی ابلیس
دایناسوری با شماره شناسنامهی ۲۱۷
صادره از غار ژوراسیک
تاریخ تولد: ۱۹۹میلیون سال پیش از ظهور بشر
داربانی با اسناد تملک مرگ
پشمینهیی برون جهیده از رسوب جاهلیت اعصار
چنبرهیی از عنکبوت درشت
بر نقشهی لاجوردی ایران
نیزارهای آتشور ماهشهر
تو را هنوز در تالابهای مکندهی خون
با داغهای مادران سیاهپوش
تکفیر میکنند.
آبان خونین
هنوز نتهای نگاه نیکتا را
در شعله و خشم
تکرار میکند
کاور کاور کاروان کبود
مادر مادر اشک و عزا
آتش آتش ماتم و داغ
در هولوکاست کرونا
با چشمانی خیره به خشم
مرگ تو را میکاوند
کدام اشغالگر با خاک ایران آن کرد که تو کردی خامنهای!
واژههای سرگردان
در شعر برهنهی من
تا ابد
دندان بر دندان خواهد سایید
خشم را خواهد خایید
مرا عار میآید
عار از خلق استعاره و ترکیب
در وصف پیر ابتر خرمگسی
چسبیده بر مردهریگ یک «ولایت مطلق»!
تو کیستی یا چیستی؛
یا چه میتوانی باشی؟
خامنهای!
جز...
علیرضا خالوکاکایی (ع. طارق)
۷آبان ۱۴۰۰
0 نظرات