«مجاهد خلق» سرخ ترین نام در نظام قتل عام – علیرضا خالوکاکایی

 




حمید نوری،‌ دژخیم وقیح دست‌اندرکار کشتار زندانیان سیاسی در قتل عام ۶۷، در ادامه‌ی شارلاتانیسم و هرزه‌درایی‌های خود برای انکار واقعیت‌های مسلم، این بار منکر وجود شخصیت حقوقی سازمان مجاهدین خلق ایران شد.
«یک‌سری کلمات را اشتباه در این ۳۳ سال گفته‌اند معنی کلمات را اشتباه گفته‌اند. باید توضیح بدهم که دروغ گفته‌اند در کشور ایران چیزی به‌نام سازمان مجاهدین نداریم. زندانی به نام گوهردشت نداریم.»!
او در میان رطب و یابس بافی خود برای گریز از مکافات جنایت، ناخواسته به یک واقعیت متقن اعتراف کرد؛ واقعیتی که تمام داستان قتل‌عام۶۷ روی آن بنا شده است: خط قرمز بودن نام مجاهد خلق در نظام ولایت فقیه از ابتدا تا اکنون.
«در ایران چیزی به اسم سازمان مجاهدین نداریم اگر من بگویم سازمان مجاهدین وقتی بروم ایران دستگیر می‌شوم. من که چند بار گفته‌ام سازمان مجاهدین می‌ترسم به‌جای این‌که در ایران مورد استقبال واقع شوم دستگیرم کنند. رئیس دستگاه قضاییه ایران محسنی اژه‌ای با کسی شوخی ندارد.
اگر اسم سازمان مجاهدین را ببرم به‌محض این‌که وارد ایران شوم من را دستگیر می‌کنند.»!


سرخ ترین و ممنوع ترین نام

تنها جرم زندانیان سیاسی مجاهد خلق در سال۶۷ این بود که نام خود را «هوادار مجاهدین» یا «مجاهد خلق» نامیده بودند. آنها به‌همین جرم در یک باصطلاح دادگاه چند دقیقه‌یی، محاکمه و به اعدام محکوم شدند. «مجاهد خلق» سرخ‌ترین و ممنوع‌ترین نامی است که تمام باندهای مافیایی تشکیل‌دهند‌ه‌ی این حکومت بر سر آن اتفاق نظر دارند. این موضوع برای نظام قتل‌عام تا آنجا اهمیت دارد که خودی و غیرخودی را از روی آن تشخیص می‌دهد. حتی نام خامنه‌ای نیز خط قرمز این رژیم نیست و وهن آن را به میزانی می‌پذیرد. بسیاری از پاسداران سیاسی این رژیم در خارج کشور برای ایزگم‌کردن نقش خود به این رژیم فحش می‌دهند و در مورد خامنه‌ای مطلب می‌نویسند تا بتوانند مأموریت شیطان‌سازی از مجاهدین را پیش ببرند. همین رژیمی که در مورد خامنه‌ای مرزسرخ ندارد، از خط قرمز نام مجاهد خلق به‌هیچ‌عنوان و در هیچ شرایطی کوتاه آمدنی نیست.
بخشی دیگر از اظهارات حمید نوری با هم بخوانیم:
«حتی وقتی که در بازجویی اسم سازمان مجاهدین و گوهردشت را بردم، از همین الآن ترس سرتاسر وجود من را گرفته و یقین دارم به‌محض این‌که وارد ایران برسم [بشوم] به‌جای استقبال از من، اول من را دستگیر می‌کنند.»!
نام مجاهد خلق در قاموس کارچرخانان مرگ، چنان سرخ و گداخته است که دژخیمی مانند حمید نوری جرأت تکرار آن را حتی در زندان سوئد ندارد. او در حالی که «فتوا»ی خمینی مبنی بر قتل عام سیستماتیک مجاهدین را «یک کاغذ کپی از کتاب منتظری»! می‌داند ولی هنوز از تبعات عبور از این خط قرمز در هراس است.
«خواهش می‌کنم شرایط من را درک کنید.»!


گویاترین جمله برای اثبات قتل عام ۶۷

وقتی این مرگبان خون‌آشام که تمام عمر در هولناک‌ترین سیاه‌چالها در کار سلاخی و کشتار بهترین فرزندان این آب و خاک بوده، چنین از تکرار نام مجاهد می‌هراسد و می‌گوید با مجازات این رژیم مواجه می‌شود، «تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل»!
از روی همین اعتراف می‌شود فهمید که در قتل عام ۶۷ چه بر زندانیان سیاسی سر موضع گذشته است. اگر این رژیم از یک کاسب مرگ و سرسپرده‌ترین عامل کشتار و شکنجه‌ی زندانیان به جرم بردن نام مجاهد نمی‌گذرد، پس با زندانی سیاسی مجاهد خلق چه رفتاری کرده است؟ این تمام داستان قتل عام ۶۷است. اگر حمید نوری هیچ حرف دیگری نمی‌زد، همین یک جمله برای اثبات کشتار ۳۰هزار زندانی سیاسی کافی بود. چه حرف دیگری باید می‌زد تا نقش او و دژخیمانی مانند غلامحسین اژه‌ای، مصطفی پورمحمدی، حسینعلی نیری، مرتضی اشراقی، اسماعیل شوشتری، محمد مقسیه‌ای و سایر آدمخواران و در رأس آنها ابراهیم رئیسی و علی خامنه‌ای در جنایت علیه بشریت و نسل‌کشی مجاهدین اثبات شود؟


«حکم مجاهدین اعدام است»!

آنچه حمید نوری گفت، پیشتر آخوند علی فلاحیان،‌ وزیر اطلاعات اسبق این رژیم ـ در گفت‌و‌گو با حسین دهباشی ـ با صراحت به آن اعتراف کرده بود:
«وقتی کسی عضو جریانی مسلحانه است، چه مسلح باشد چه نه، حکم محارب دارد.»
طرف گفت‌و‌گویش با تعجب می‌پرسد: «ولو اینکه با یک روزنامه دستگیر شده باشد»؟!
پاسخ را ببینید!
«بله این‌ها جزو آن سازمان بودند و آمادگی عملیات داشتند، حالا ممکن است کسی امروز برود برای خانه تیمی نان بخرد، یکی برود مثلا امکانات دیگر تهیه کند ولی بالاخره جزو این‌هاست.
… حکم منافقین و تمام گروه‌هایی که محارب هستند، اعدام است… اصلا امام فرموده و همه مراجع هم نظرشان همین است. قرآن هم بیان می‌کند که حکم محاربین اعدام است. آن زمان هم بر سر این موضوع دعوا بود؛ آقای موسوی تبریزی که می‌گفت اصلا محاکمه نمی‌خواهد و محاکمه در رابطه با کسانی که در حال جنگ با ما هستند، معنا ندارد. عده‌ای دیگر از آقایان معتقد بودند دستگیرشدگان محاکمه شوند. حالا این نظر آن‌ها یا از باب احتیاط بود یا فتوا یا رافت اسلامی؛ ولی امام مرتبا تاکید داشت که مواظب باشید این‌ها از دستتان در نروند. این‌ها اگر بروند دوباره یک نفر را می‌کشند و حفظ جان مسلمان واجب است؛ لذا امام همیشه می‌گفت از این طرف احتیاط کنید، چون ما در مورد دماء باید احتیاط کنیم؟ چطور؟ مثلا اگر شبهه‌ای شد در اینکه کسی قاتل است یا نه، بنا را بر نکشتن بگذاریم؛ اما در مورد منافقین امام می‌گفت به عکس رفتار کنید، من این‌ها را می‌شناسم، از دستتان درنروند و حکمشان اعدام است. این حکم ولایی ایشان بود؛ چه قبل از جریان ۶۷ چه بعد از آن.»
این هیولای عمامه‌دار برای این که در حکم دائمی اعدام مجاهدین شکافی به اندازه‌ی ته سوزن باقی نگذارد، از منظری دیگر بر حرف پیشین خود تأکید می‌کند:
«… می‌‌پرسند این‌ها که محاکمه و محکوم شده بودند چرا دوباره به اعدام محکوم شدند؟ اولا در ذهن باشد که حکم این‌ها اعدام است، حتی اگر حاکم شرع هم حکم به اعدام نداده، خلاف کرده است.»! (تاریخ ایرانی. ۲۵تیر۹۶)


«این پرونده حول سازمان مجاهدین خلق ایران تشکیل شده است.»!‌

حمید نوری بی‌آن که خود بخواهد هم بر حکم خمینی صحه گذاشت و هم بر علت اصلی قتل‌عام۶۷ یعنی جرم بودن نام مجاهد خلق. جوشش خون شهیدان بسا فراتر از حجم در هم تنیده‌ی ژاژخایی، سفسطه‌بافی و هرزه‌گویی‌های او دامنش را گرفت.
مجاهدین سرخ‌ترین و ممنوع‌ترین نام برای دیکتاتوری آخوندی هستند. این نام سرخ و ممنوع، نه با نسل‌کشی، نه با شکنجه و زندان و نه با تبعید و شیطان‌سازی از میان‌رفتنی نیست و سرانجام دودمان آنها را بر باد خواهد داد.
آری، «این پرونده حول سازمان مجاهدین خلق ایران تشکیل شده است.»!‌


علیرضا خالوکاکایی
۴آذر ۱۴۰۰

برگرفته از سایت ایران‌ افشاگر

ارسال یک نظر

0 نظرات

Pagination Scripts Facebook SDK Overlay and Back To Top