ربودن دستآوردهای یک انقلاب و رنج و خون مقاومتکنندگان و شهیدان آن یکی از آفتهای شناختهشده در تاریخ فرزند انسان است. همیشه در سر بزنگاه و درست در آستانهی بهبار نشستن انقلاب، میوهچینان، فرصتطلبان، جریانهای اپورتونیستی و نیز پارازیتها و زائدههای نظام موجود لباس عوض کرده و خود را مدافع آزادی و حقوق مردم قلمداد میکنند و درصدد برمیآیند که دستآوردهای جنبش خلق را به یغمابرده و انقلاب را از مسیر حقیقی خود منحرف نمایند.
در مقالهی مقاومت ایران و پاسخ به «مثلث کمبود» در جنبشهای ملی آمده است:
کسی منکر جانبازیها و رشادتهای حماسی و عرق میهنی سردار دلاور مشروطه و مجاهدان همرکابش نیست اما چه شد که بعد از به ثمر رسیدن جنبش مشروطه، میوهچینان و عوامل استبداد به قدرت رسیدند و سردار را در پارک اتابک به گلوله بستند؟ چرا میرزا کوچکخان در اوج تنهایی و بیکسی، بر فراز کوههای تالش یخ زد و سربریدهی او را خائنان به بارگاه رضاخان میرپنج بردند؟ چرا پیشوای نهضت ملی کردن نفت، به بند کشیده شد و سالهای آخر عمر خود را در غربت احمدآباد به سر آورد و در حسرت سربرآوردن جوانانی بود که بتوانند آرمانهای ملی او را پی بگیرند؟ چرا خمینی انقلاب ضدسلطنتی را ربود و آرمان آزادیخواهانهی آن را منحرف کرد؟
***
آنچه باعث شد خیزشها و جنبشهای ملی به نتیجهی مطلوب نرسد و با آفتهایی مانند انحراف، اپورتونیسم، سرقت دستآوردهای فداکاری مردم و بازگشت استبداد و ارتجاع مواجه شود، نه در مردم و میزان فداکاری آنها، بلکه در کمبودهایی بوده است که مریم رجوی در سخنرانی ۱۵شهریور۹۹ خود آن را «مثلث کمبودهای پایهای» نامید.
«وقتی که ما از حنیف تا مسعود رجوی از سازمان و ارتش و آلترناتیو صحبت میکنیم، این بازی با کلمات نیست. انشانویسی از راه دور نیست. قیمت واقعی را تکتک شما میدانید و سالها آزمودهاید و باید به نسل قیام منتقل کنید. آخر سازمان و ارتش و آلترناتیو، آلترناتیو واقعاً دموکراتیک و میهنی، همان مثلث کمبودهای پایهیی هستند که مردم در مبارزاتشان از مشروطه به این طرف، بهرغم همه جانفشانیها، از فقدان آنها، رنج بردهاند و قیمت بسیار سنگین دادهاند».
محمد حنیفنژاد و بنیانگذاران سازمان مجاهدین در جمعبندی خود از مبارزات گذشته بهخوبی به این فقدان پیبردند. آنها روی برخوردار نبودن جنبشها از رهبری ذیصلاح، حرفهیی نبودن کادرها، نداشتن ایدئولوژی، نداشتن تشکیلات انگشت گذاشتند. بنیانگذاران سازمان بر مبارزه مسلحانه تأکید نموده و همچنین ضرورت علمی بودن مبارزه و تدوین استراتژی و ایدئولوژی (تئوری انقلابی بهعنوان راهنمای عمل) را یادآور شدند.
مقاومت ایران برای پیشگیری از تکرار تراژیک تاریخ معاصر میهن به اقدامات مهم زیر همت گماشت:
۱ـ تربیت کادرهای جانبرکف و وفادار به آرمان آزادی از نسل آزاد شدهی انقلاب ضدسلطنتی.
۲ـ تشکیل میلیشیای مجاهد خلق؛ این تشکل در تکامل طبیعی خود به یک ارتش آزادیبخش بالغ گردید.
۳ـ ایجاد یک ائتلاف انقلابی و فراگیر از نیروهای برانداز و آزادیخواه ـ با مرزبندی نه شاه و نه شیخ ـ به نام «شورای ملی مقاومت».
۴ـ شکلگیری یک آلترناتیو دمکراتیک بهعنوان شورای ملی مقاومت ایران و انتخاب رئیس جمهور شورا برای دوران انتقال قدرت به مردم ایران.
۵ـ اعلام جبهه همبستگی و دعوت از سایر جریانهای سیاسی برانداز و معتقد به جمهوری برای پیوستن به آن.
آنچه انجام شده، شرط لازم و ضروری پیروزی مردم ایران بر فاشیسم دینی و آلترناتیوهای قلابی و دستساز آن است. بدون یک جایگزین دمکراتیک دستآوردهای انقلاب مردم ایران به چاه ویل فرصتطلبی و انحراف و استبداد خواهد ریخت.
ممکن است این سؤال پیش بیاید، پس انتخاب مردم ایران چه میشود؟ اهم وظیفهی دولت انتقالی ـ در حیات ۶ماههی خود ـ فراهمکردن مقدمات تشکیل مجلس مؤسسان برای انتخاب آزادانهی مردم است. نوع حکومت آینده ایران را صندوقهای رأی و این انتخابات آزاد تعیین خواهد کرد.
با این پیشفرض میتوان گفت که این بار انقلاب دمکراتیک مردم ایران ربودنی نیست؛ به چند دلیل:
۱ـ لازمهی سرنگونی استبداد جرار دینی، درهمشکستن سپاه پاسداران و نیروهای سرکوبگر آن است. این مهم جز با سازماندهی، فداکاری و آتش امکانپذیر نیست. این انقلاب در فضای مجازی رخ نخواهد داد. بر روی زمین و در خیابانهای تهران و ایران رقم خواهد خورد.
۲ـ تجربهی تراژیک خمینی برای همیشه سوخته است. هوشیاری و آگاهی مردم و نسلهای انقلابی اجازه نخواهد داد یک خمینیگونهی دیگر با ترفند سوختهی «همه با هم»! بدون پلتفرم مشخص و با القائات امپراطوری رسانهیی سوار بر موج انقلاب مردم شود و گذشته را تکرار کند.
۳ـ اقشار مختلف مردم ایران و بهخصوص زنان و جوانان در انقلاب دمکراتیک و رهبری آن شرکت دارند. اکنون کانونهای شورشی از پیشتازانی الهام میگیرند که هیچ چیز برای خود نمیخواهند و در ۴دههی گذشته بهصورت جریانی امتحان پاکبازی پس دادهاند.
***
آیا برشمردن این چند دلیل و دیگر دلایل نافی هوشیاری و آمادگی آزادیخواهان برای ممانعت از سرقت دستآوردهای انقلاب خواهد بود؟
هرگز، هرگز و هرگز!
0 نظرات