دیرپاترین حضور سكوت را
در ضیافت چشمانت بشنو!
ـ آواروار
ریزان ازچار ستون شکستهی خاك ـ
صداي سكوت گوشخراشترين
صداي جهان است
و ثقل سخت سكوت
سنگينتر از مکث یکدندهی سرب
در فرهنگ تهنشین سنگینی
در بارش آهستهی ماه
اما سکوت را دلیست
نازكتر از بغض لرزان حباب
كسي نگفت
قاتل سكوت
حتي ميتواند نازکانهی خستهی یک آه باشد؛
قاتل شب،
سرفهی باریکهی نور،
عطسهی يك فندك
تولد مرگ يك سيگار
یا بيخوابي قرمز یک چشم
در دستان کلافهی شب
سكوت فلسفي تر از صداست
درنگي براي تعمق
مجالي به بازيافت حقیقت
گمگشتة خویش
چرخاندن آينهی چشم از تکراریهای
بیهودهی بیرون
به تازههای نامکشوف
زیبایی
در
قلب
...
چشمانت را فراموش کن!
و دوباره گوش کن!
سکوت
در تعریف سکوت
از سکوت سرشار است.
علیرضا خالوکاکایی (ع. طارق)