دنیایی که برای آن می‌جنگم










من براي دنيايي مي‌جنگم كه در آن زيبايي كوچك گنجشك
فرصتي است
براي درنگ سرود لطافت در قلب
نگاه بستن بر خلاصه‌ی پر حيرت يك شبنم
در قصيده‌ی دانايي برگ
براي انسان بودن مبرم‌تر از هواي تنفس



من براي دنيايي مي‌جنگم
قيمت گرماي صميمي دستي بر شانة يك همراه،
بالاتر از وسوسه‌ی تمام چاه‌هاي نفت جهان

دنيايي كه در آن نامه‌ها به هر زبان كه بخواني يك معنا دارد:
«دوستت دارم»
شعر شاعران، تكه‌هايي از قلب
واژه‌ها، از خون گل سرخ
و سياست، نطفه‌هاي آموختن عصيان
در برابر تاريكي

...
ياخته‌هايم خواهد پوسيد
و چشمانم در قاب حباب
به ويراني دريايي در منظومه‌ی شمسي خواهد پيوست
اما كلماتم
بيدار خواهند ماند
تا بجنگند و بسازند دنيايي را كه شايسته‌ی شعري باشد
كه من از محرمانه‌ترين نقطه‌ی قلب
به چشمان خيس تو بخشيدم.


علیرضا خالوکاکایی (ع. طارق)   


Pagination Scripts Facebook SDK Overlay and Back To Top