بارگاه خمینی بزک گاه یک ایدئولوژی گورزاد

              



ساختن قبه و بارگاه بر استخوان‌هاي پوسيده و منفور دجال بزرگ قرن، براستي وهني بزرگ به تاريخ ايران و اسلام است؛آن‌چنان كه «امام» ناميدن او. 
آينه كاري و منبت كاري، آويختن زر و سيم، نيز گستردن فرشهاي گران‌قيمت و پارتيشن بندي، طلاكاري ضريح، گلدسته‌تراشي و صحن‌سازي‌هاي تو در تو و تأسيس بيش از  ۲۵ مركز خدماتي براي بازارگرمي و جلب مشتري،  نشان دهنده‌ی آن است كه دكان امام سازي از رونق افتاده و مردم ايران جز به ديده‌ی نفرت و تمسخر به  اين امام مقوايي و بارگاه ريايي او نمی‌نگرند.
خرجهاي ميليوني از كيسه‌ی ملت براي تجديد ساخت و ساز قبه و بارگاه دجال بزرگ قرن تا جايي ادامه پيدا كرده كه پچ پچ و نق و نوق برخي از مهره هاي همين رژيم را نيز درآورده است.
ابوترابي فرد نايب رئيس مجلس ارتجاع:
«بنده خودم شاهد ساده زيستي استثايي امام بزرگوار بودم. امام بزرگوار در گرماي ۵۰ درجة نجف اشرف تا آخر حضورشون در نجف، در اين منزل مباركشون يخچال خريداري نكردند يعني اصلا ساده زيستي امام رو نمي‌شود فهميد و بايد توجه داشت اين ساده زيستي تحت الشعاع بعضي از مسائل جانبي قرار نگيرد».
«ساده زيستي امام بزرگوار!»  مانند ورزشكار بودن، شعر سرودن، اهل مكاشفه و سير  وسلوك بودن او چيزي جز رنگ كردن جل وزغ و قالب كردن آن به جاي بليل به اذهان ساده لوح نيست. قبلا گفته شده بود حضرتش آنقدر قلب رئوفي دارد كه آزارش به مگس نيز نمي‌رسد وقتي مگسي در اتاقش مي‌ديد آنقدر با ملاطفت و مهرباني و با گوشه‌ی لطيف عبا، آن را كش ميكرد و به بيرون هدايت مينمود كه حوصله‌ی سايرين سر ميرفت! بله اين از كرامات امام ساده زي و بزرگواري بود كه دراكولاهاي تيزدندان در برابر او لنگ مي‌اندازند و جهانگشايان خون آشام در برابر جناياتش كم مي‌آورند.
هر چه دجال و اخلاف رنگارنگ او در افكار ملت ايران و در انظار جهانيان بيشتر رسوا ميشوند در نقطه‌ی مقابل، هزينه هاي نجومي قبه و بارگاه او هر چه بيشتر و بيشتر ميشود. اين هزينه‌ها آنقدر سر به فلك زده كه خودشان از افشاي آن واهمه دارند. وقتي يك مصاحبه‌گر شبكه‌ی دوم تلويزيون رژيم از محمدعلي انصاري رئيس مؤسسه تنظيم و نشر آثار دجال سوال مي‌كند بالاخره هزينه‌ی اين ساخت و سازها چقدر است؟
انصاري طفره ميرود و به يك جواب كلي بسنده مي‌كند:
«ما برآورد هزينه رو ان شاء الله در موقع مناسب مي‌گيم ولي من يك جمله به شما عرض كنم اگر روزي بنا شد ما آمار هزينه‌هاي ساخت حرم رو ارائه بديم از ديد تمام كارشناسان ساختماني و معماري خواهيد ديد و اونها قضاوت خواهند كرد كه حرمي كه ساخته شده حداقل من با قاطعيت مي گويم نصف برآوردهايي است كه هر مهندس و هر معمار مي‌تواند براي اين معماري در نظر بگيره... ».
لابد اين كلي‌گويي و پشت هم اندازي را نيز از «امام بزرگوار!» ياد گرفته؛ «صوفي دجال فعل ملحد شكلي» كه اسلام را اسم مستعار خودش كرده بود.
آري به قول قبه سازان و تجليل كنندگان از دجال خميني يك مكتب بود؛ مكتب شارلاتانيسم و دجاليت تحت نام اسلام، مكتب صغار ناميدن ملت و قيم دانستن ولي فقيه، مكتب دست بريدن و چشم درآوردن و تيرباران زنان باردار و زنده زنده سوزاندن انسان‌ها. طشت رسوايي اين مكتب و اين ايدئولوژي گورزاد اكنون ديگر از بام دماوند فروافتاده و طنين آن در همه‌ی دنيا پيچيده است. با سانديس مجاني و فروشگاه رفاهي، درمانگاه و سرويس بهداشتي و نيز آينه‌بندي و طلاكاري  نمي‌توان برايش رونق و اعتبار خريد.
اين ايدئولوژي گورزاد - مانند استخوان هاي شياد بزرگ قرن- در پيشگاه بيداري خلق، ديرگاهي‌ست كه مرده و پوسيده است. بزك كردن آن جز برجسته‌تر كردن زشتي و نحوستش رهآورد ديگري ندارد. اين است مرده ريگ امام مستضعفان! كه «اقتصاد را مال خر» مي‌دانست و كباده‌ی دفاع از محرومان و كوخ نشينان را به دوش مي‌كشيد و از تجمل‌گرايي بيزار بود!
واعظان كين جلوه در محراب و منبر ميكنند
چون به خلوت ميروند آن كار ديگر ميكنند
مشكلي دارم ز دانشمند مجلس بازپرس
توبه فرمايان چرا خود توبه كمتر ميكنند.

 براستي «ميمون هر چه زشت‌تر ادا و اطوارش بيشتر»؛ البته با پوزش از مقايسه‌ی خميني و ميمون.











ارسال یک نظر

0 نظرات

Pagination Scripts Facebook SDK Overlay and Back To Top