او می‌خواهد ما را در خویش بکشد






وقتي انساني بر بالاي دار،  مرگي تكان‌دهنده را در تشنجي طولاني به نمايش مي‌گذارد؛ به عبارت بهتر او را به نمايش آن وادار مي‌كنند تمام انسان‌هايي كه با حدقه‌هاي گشاد این صحنه را مي‌نگرند،  اگر كاري نكنند در شقاوت همدست‌اند. اگر دست‌كم قطره‌ی سوزان اشكي چشمانشان را به آتش نكشد،  حريقي سهمگين قلمرو وجدانشان را درننوردد، و پس از اين واقعه آسوده سر به بالين بگذارند،  بي‌گمان از مرتبت انساني بدورند،  بي‌گمان به آني تبديل شده‌اند كه دژخيم می‌خواست و می‌خواهد.



 هیولای دستار بر سر ـ با خیل میرغضب‌ها، دوستاقبانان، دارتراشان، دشنه تیزگردانان، طیلسان بر دوشان، تازیانه به دستان و عمله و عساکر عذاب و مسخ شدگانی به هیأت آدمیزاد درآمده ـ  مي‌خواهد حس زنده بودن را از چشمان ما بگيرد و آنها را به چشمان مات برده،  يخزده و بي‌احساس گوسفند ذبح شده تبديل كند.
 او با حلق آويز يك انسان و با زمينه‌چيني براي حلق آويز دوباره‌ی او،  مي‌خواهد ما را در خويش بكشد و اين‌گونه ميليون‌ها تن را در آن واحد حلق آويز كند.
او می‌خواهد روح زندگي و مقاومت را در یک ملت بمیراند.
می‌خواهد جنایت را در چشمان ما به یک عادت و فرهنگ تبدیل کند. 

آیا ما تن خواهیم داد؟؟؟...



ع. طارق 

ارسال یک نظر

0 نظرات

Pagination Scripts Facebook SDK Overlay and Back To Top