در شرایط
کنونی ایران، رسانههای حکومت آخوندی، به طرزی هیستریک در رابطه با جایگزین
دموکراتیک حکومتشان، یعنی شورای ملی مقاومت و نیروی محوری آن، سازمان مجاهدین خلق
ایران، اظهار نظر کرده و به شیطانسازی میپردازند. برخلاف گذشته که سخن از
مجاهدین جرم و سیاست حکومت بایکوت خبری مطلق آنان بود اما اکنون در رادیو و
تلویزیون رژیم، روزنامهها و سایتهای مختلف آن، به کرات به این موضوع پرداخته میشود.
برخی از مهرههای حاکمیت نیز گاه خط قرمز رد کرده و به جای واژهی «منافقین» ـ که
توسط خمینی ابداع شده و خود نخستین وجه تسمیهی آن بود ـ از عبارت «مجاهدین خلق» استفاده میکنند.
دلیل این چرخش آشکار چیست؟
۵ نشانهی سرنگونی محتوم و پیروزی محتوم
نخستین موضوعی
که در بررسی وضعیت اجتماعی کنونی ایران باید به آن توجه کرد اینکه از دی۹۶ تا کنون
شعلههای قیام در ایران نه تنها خاموش نشد بلکه به مدار جدیدی بالغ گردید. این
چگونه امکانپذیر شده است؟ بدون ابهام و عاری از شائبهی تردید میتوان گفت ایران
و جامعهی ایران در آستانهی یک تغییر بزرگ قرار دارد. این واقعیتی است که دوست و
دشمن به آن اذعان میکنند. به این «آستانهی تغییر»، «حتمیت سرنگونی» میگوییم.
مریم رجوی در
سخنرانی تیر۹۷ خود، ضمن یک تحلیل جامع ۵ نشانهی سرنگونی محتوم این رژیم را
اینگونه برشمرد:
یکم ـ باطل
شدن شعبدهی راه حل تغییر از درون نظام، یعنی سوختن کارت اصلاحطلبان قلابی و
اعلام آن توسط جوانان قیامآفرین.
دوم ـ استمرار قیامها و اعتراضات در شرایط سرکوب
مطلق از دی۹۶ تا کنون.
سوم ـ بالغ
شدن تنشهای اقتصادی ـ اجتماعی (فقر و زیر خط فقر، نابرابری فاحش طبقاتی، گرانی
افسارگسیخته، تورم، بیکاری فراگیر ... قحطی آب و به تازگی قطع برق) به یک وضعیت
انفجاری و غیرقابل بازگشت و ناتوانی رژیم آخوندی در مواجهه با آنها.
چهارم ـ فرو
ریختن سیاست مماشات که خود را در (بیرون کشیدن آمریکا از برجام ـ بهمن تحریمهای
پیاپی و به خصوص تحریم نفتی و تسلیحاتی ـ فروکش کردن توان جنگ افروزی و ماجراجویی
منطقهیی رژیم ـ پایان یافتن روزگار برچسب زدن به اپوزیسیون مشروع و بمباران و
سرکوب آن) نشان میدهد.
پنجم ـ مهمترین
پارامتر، پیوند خوردن مردم به جان آمدهی ایران با مقاومت سازمانیافته و سراسری
است. این عامل به عنوان کاتالیزور قیام، بیش از پیش باعث وحشت و استیصال سرکوبگران
عمامه به سر شده است.
قیام کارگران
نیشکر،کارگران فولاد اهواز، قیام کشاورزان اصفهان و شعار پشت به دشمن رو به میهن نمازگزاران
در اصفهان و پشت کردن آنان به امام جمعه خامنهای، قیام خوزستان و به خصوص اهواز
و بعد از آن، قیام کردستان و اعتصاب طولانی بانه، قیام مردم کازرون ـ که برگ زرینی
در بین این سلسله از قیامها بود ـ اعتصاب رانندگان و کامیونداران زحمتکش در
۲۸۵شهر در ۳۱استان به مدت ۱۲روز و قیام بازار تهران و نیز خرمشهر نشان داد که
ایران در سرفصل یک تغییر کیفی و بزرگ (سرنگونی) قرار دارد.
نگاهها به
کدام سمت دوخته شده است؟
به گواهی دوست
و دشمن، صورت مسألهی امروز ایران دیگر این نیست که این رژیم خواهد رفت یا نه،
همگی براین واقعیت مسلم اتفاق نظر دارند که این رژیم رفتنیست، سخن دیگر از گذشته
و گذشتهها نیست، سخن از این است که جایگزین بعدی کیست؟ بعد از حاکمیت آخوندها
کدام آلترناتیو سکان هدایت ایران را به دست خواهد گرفت. نگاه به افق تغییرات،
شامل آزادیخواهان و دگرگونیطلبان نیست. بیش و پیش از همه این آخوندها، مهرههای
حکومتی و پاسداران و بسیجیان و رسانههای ریز و درشت نظام هستند که از آن سخن میرانند.
تعجب نکنیم اگر در رسانههای حکومتی پس از دههها بایکوت، اینک صحبت از مجاهدین
میشود. آنها خود با زبان خود، آلترناتیو و نیروی اصلی را آدرس میدهند. نخستین
کسی که با ماکزیمم دقت آدرس داد، شخص علی خامنهای بود. او آشکارا از مجاهدین و
نقش آنان در سازماندهی قیام دی۹۶ نام برد و به این ترتیب خود نخستین کسی بود که خط
قرمز بایکوت مجاهدین را رد کرد.
شرایط عینی و
ذهنی انقلاب
اگر در جدیدترین
اظهارات سران و مهرههای رژیم دقت کنیم آنان از دوران سرنگونی با تعابیر زیر نام
میبرند:
«پیچ تند»،
«سال ویژه»، «سال پر اهمیت»، «تابستان داغ!»
آنها
ناخودآگاه یا خودآگاه در اظهاراتشان پیرامون «پیچ تند»، «سال ویژه»، «سال پر
اهمیت»، «تابستان داغ!» به دو مؤلفه اقرار
میکنند:
یکم ـ شرایط
انفجاری جامعه که با یک جرقه مشتعل میشود.
دوم ـ وجود
کانونهای شورشی و آمادگی و برنامهریزی مجاهدین برای سرنگونی نظام
این دو مؤلفه
همان شرایط عینی و ذهنی یک انقلاب هستند که وقتی همراه میشوند سرنگونی ولایت فقیه
و حکومت برآمده از آن و پیروزی محتوم برای مردم و مقاومت ایران را به ارمغان میآورند.
اظهارات وحشتآلود
مهرههای رژیم از پیوند مردم با مجاهدین
با توجه به آنچه گفتیم اکنون به خوبی میشود
دریافت که چرا در تبلیغات حکومتی به کرات نام مجاهدین برده میشود. چنین واکنشی از
سوی حکومت نشان دهندهی روی آوردن مردم به ستوه آمده و جوانان قیامآفرین به
مجاهدین در شرایط کنونی است. به موازات گسترش قیام، پیوند بین مردم و مجاهدین نیز
وارد عرصههای جدیدی شده است. در این اظهارات وحشتآلود مهرهها و دستاندرکاران
حکومتی که تنها به فاصلهی ۴۸ ساعت ابراز شده است، دقت کنید. فاکتها به خودی خود،
گویاست:
عبدالرحیم موسوی،
سرکردهی ارتش تحت امر ولی فقیه:
«امسال به نظر
می رسد برنامه اصلی دشمن روی جنگ اقتصادی سوار شده، اما در واقع برنامه آن ها با
عملیات روانی روی جنگ اقتصادی سوار شده است. تا جایی اتفاقی میافتد عدهیی راه می
افتند، جریانی به راه میاندازند و دعوایی ایجاد میکنند. ما باید خیلی مراقب
باشیم. باید مراقب نفوذیها و جنگ روانی دشمنان باشیم.».
تسنیم. ۲۲تیر۹۷
پاسدار سرتيپ تقی مهری رئیس پلیس راهنمایی:
«سال ۹۷سال پراهمیتی است. در شرایط کنونی وظیفه
همه مسئولین نظام در تمام سطوح و دلسوزان (نظام) مقابله با این فشارها و توطئههای
دشمنان است..... (مجاهدین) نیز توطئههای شومی را علیه (نظام) طراحی کردهاند.».
فارس ۲۲تیر۹۷
امام جمعههای
خامنهای درشهرهای مختلف کشور نیز هراس
فزاینده نظام ولایت فقیه را از مجاهدین و خطر قیام رابرملا کردند.
آخوند اعرافی
امام جمعه رژیم در قم:
ضد انقلاب در
آرزوست تا چهلمین سالگرد انقلاب سپری نشود. دشمنان برای فروپاشی اقتصادی و آشوب و اغتشاش و
هرج و مرج و از هم پاشیدن (نظام) و سست کردن ما وارد جنگ شدهاند.
آخوند مختاری
امام جمعه خامنهای در بیرجند ضمن تهدید آوري (مجاهدین) از خطر یک تابستان داغ برای
نظام ابراز وحشت کرد.
تسنیم ۲۲تیر۹۷
آخوند مهدوی،
امام جمعه رژیم در اصفهان نیز در وحشت از بالا گرفتن اعتراضات مردمی و بحران درونی
رژیم گفت:
«بالاخره تو این
فشارهایی هم كه میآید گاهی مباحثی هم پیش میآید حقوقها تاخیر میافتد
نوسانات ارزی گاهی بوجود میآید، قاچاق واردات و مشكلات ارزی و مسائل اینچنینی
به ضمیمه بحث آب و مشكلات دیگری كه هست بالاخره بعضی به حق كه میخواهند
حق خودشان را بگیرند اما دشمن دنبال همین است كه احساس بكند یك اختلافی را در
ایران ببیند بلافاصله می بینید هر نوع اختلافی كه باشد هر نوع اغتشاشی را بلافاصله
می بینی یكسری آشوبگر می آیند بین آنها قرار میگیرند شعارهای ساختار شكنانه میدهند
و حق صحیح آن صنف را میكشانند به یك سمت دیگری.
تلویزیون حکومتی
شبکه اصفهان۲۲تیر۹۷
عماد افروغ،
نماینده سابق مجلس رژیم با اعتراف به وضعیت انفجاری جامعه و خطر قیام و مجاهدین
گفت:
«این برای ما
درد آور است که (مجاهدین) و ترامپ برای (نظام)
شاخ و شانه بکشند. من نوعی باید یقه چه کسی را بگیرم که این شرایط را به وجود
آورده است؟».
وی با اعتراف به
انزجار مردمی از دعاوی فرییکارانه سرکردگان نظام گفت:
«مردم به آگاهی
رسیدهاند و دیگر نمی توان آنها را فریب داد. تناقض در شعارها و عملکردها، انقلابی
دیگر را رقم میزند. تظاهر موجب یأس و بروز جنبشهای مردمی خواهد شد».
عصر ایران ۲۳تیر۹۷
پاسدار غلامرضا جلالي رئيس سازمان پدافند
غيرعامل رژيم در هراس از چشم انداز تیر و تار حکومت آخوندی و پیوند مجاهدین با
اعتراضات فزاینده مردمی،گفت:
«سال ۹۷ سال ویژهیی است؛ ....همانطور
که ولی فقیه گفته در یک پیچ مهم تاریخ انقلاب هستیم که باید به سلامت از آن عبور
کرد. یکی دیگر از ویژگیهای امسال این است که دشمن به
صورت آشکار و به نوعی با چراغ روشن مقابل انقلاب اسلامی ایران ایستاده و تلاش میکند
همه ظرفیتهای موجود را علیه انقلاب به کار گیرد.
در حوادث خرمشهر نيز رد پای مجاهدين دیده میشود
تسنيم-۲۳تير ۹۷
ابوالفضل توکلی
بینا، از مهرههای باند مؤتلفه:
«دشمن، به سمت
ایجاد بستر آشوب و اغتشاش در نقاط مختلف کشور با نقش آفرینی (مجاهدین) و معاندان
نظام پیش رفت تا مردم را از نظام دور کند. امروز (مجاهدین) می خواهند از اوضاع
نابسامان اقتصادی به نفع خود بهره ببرند... در دو ماه اخیر تعداد زیادی از (مجاهدین)
که به دنبال ایجاد اغتشاش در کشور بودند دستگیر شدند.... امروز پیچ تندی پیش روی (نظام)
قرار دارد.
هفته نامهی
مؤتلفه به نام «شما». ۲۴ تیر۹۷
آری، زمان به صورتی شتابان و تصاعدی به زیان
حاکمیت آخوندی است. ما در شرایطی قرار داریم که میتوان آن را با روزهای پایانی
رژیم شاه مقایسه کرد. روزهایی که شرایط آمادهی اجتماعی در انتظار تولد یک مولود
جدید است. ایران آزاد فردا.
0 نظرات