به یاد مادر بهکیش؛ دادخواه ۶شقایق سرخ






مادر بهکیش این نام زیبا، مهربان و ستودنی را کمتر کسی است که نشناسد. کسانی که حتی یک بار کلید واژه‌هایی مانند «خاوران»، «تابستان ۶۷»، «کشتار زندانیان سیاسی»، «مادران عزادار» یا «دهه‌ی ۶۰» به گوششان خورده باشد، با یک جستجوی ساده به «مادر بهکیش» خواهند رسید. شاید در تصور نگنجد که مادری ۵ فرزند و یک داماد خود را در نبرد با حاکمیت ننگین آخوندی از دست داده و همچنان پایدار مانده باشد.
نیره جلالی مهاجر (مادر بهکیش)، مادر فدائیان شهید: «محمد بهکیش (شهادت در سال۶۰)، زهرا بهکیش (شهادت در شهریور۶۲) و همسرش سیامک اسدیان (شهادت در مهر۶۰)، محسن بهکیش (شهادت در اردیبهشت ۶۴)،  محمود و علی بهکیش (شهادت در شهریور۶۷) است.
این مادر قهرمان و مقاوم در سرتاسر زندگی‌اش یک آن از دادخواهی خون فرزندانش بازنایستاد. خود در این باره می‌گوید:
«من بیشتر عمرم را جلوی در زندان‌ها برای گرفتن ملاقات و در گورستان‌ها گذراندم».
این جمله از او ـ که در مورد دخترش، زهرا گفته ـ نشان‌دهنده‌ی درک بالا و روحیه‌ی مقاوم و سازش‌ناپذیرش در مواجهه با شکنجه‌های روحی از سوی پاسداران و زندانبانان شقی است.
«حتی قبرش رو هم نشانمون ندادند. همیشه می‌گم آقایون خیلی افتخار نکنید. دختر پیغمبر هم قبرش ناپیداست. بگذار قبر زهرای من هم ناپیدا باشد».
فکر کردن به رنج‌های توصیف‌ناپذیر این مادر احترام برانگیز، آدمی را از غرور و تواضع می‌آکند. او همراه با دیگر مادران شهیدان، سمبل‌هایی هستند که نگذاشتند خون شهیدان آرام بگیرد و کتمان شود.
پاراگراف زیر بخشی از دلگویه‌های دردمندانه‌ی مادر بهکیش در جمع مادران عزادار است:
«صبر و استقامت داشته باشید، بالاخره نتیجه می‌ده. جسد هیچ کدوم از بچه‌هام رو به من ندادند. داغ فرزند خیلی سخته. اونهم نه یکی نه دو تا پنج تا، با دامادم می‌شه شش تا. آنهم چه بچه‌هایی، یکی از یکی نازنین‌تر. من به اسم همشون قسم می‌خورم و امید دارم که روزی دادم را بستانم. محمود و علی رو که کشتن، بعداز سه ماه فقط ساک اون‌ها رو دادند و حتی وصیتنامه‌هایشان را هم ندادند و گفتند: «پاره کرده‌ایم». هر چه فریاد می‌زدم، التماس می‌کردم، بگید کجا خاکشان کرده‌اید؟ نگفتند. مدت‌های طولانی در راه اوین و بهشت زهرا سرگردان بودم. به بهشت زهرا می‌رفتم می‌گفتند: «برید از اوین بپرسید ما نمی‌دانیم«. به اوین می‌رفتم می‌گفتند: «برید از بهشت زهرا بپرسید ما نمی‌دانیم». آخر، یکی از مامورهای بهشت زهرا دلش به حال ما سوخت و آدرس خاوران رو داد که با همسرم به خاوران رفتیم ودیدیم چه فاجعه‌ای اتفاق افتاده. فقط برای همه مادرها آرزوی صبر دارم و امیدوارم خون بچه‌های ما پایمال نشه».
مادر بهکیش پس از عمری شکیبایی توأم با استقامت و مبارزه، در تاریخ ۱۳دی۱۳۹۴ چشم از جهان ما فروبست تا به جاودانگی بگشاید. او در گورستان بهشت زهرا در کنار محسن بهکیش [تنها فرزندش که محل دفن مشخص دارد] آرام گرفت در حالی که  هنوز محل دفن سایر عزیزانش مشخص نشده است.




   
درگذشت سرکار خانم نیره جلالی مهاجر ـ مادر بهکیش ـ را به خانواده‌ی محترم او، به جامعه‌ی خانواده‌های شهیدان و زندانیان سیاسی، به سازمان چریکهای فدایی خلق ایران و به مردم تهران تسلیت می‌گویم.
اکنون، مادران خاوران، زنی پرشور و ناآرام و مردم ایران یکی دیگر از مظاهر پرافتخار زن به پاخاسته ایرانی را از دست دادند.
او رستگار شد و به پنج فرزند و دامادش که در دهه شصت در رویارویی با رژیم ولایت فقیه به شهادت رسیدند، پیوست. اما دادخواهی و عصیان و اعتراضی که او و دیگر مادران والای ایرانزمین شعله‌ور کرده‌اند، پابرجاست.

ارسال یک نظر

0 نظرات

Pagination Scripts Facebook SDK Overlay and Back To Top