سیل چه چیزی را آشکار کرد؟
فاجعهی ملی سیل، بخشی از ابعاد ویرانکاری و میهنخواری
آخوندها را در معرض دید هموطنان ایرانی و همچنین جهانیان گذاشت. اگر تا دیروز
زندانسازی، شکنجه، اعدام خیابانی، تعرض به ساحت زنان ایرانی به بهانهی
آخوند ساختهی بدحجابی و نیز تروریسیم این حکومت در منظر نگاهها بود و نفرت برمیانگیخت،
امروز گوشهای از جنایتهای انجام شدهی آنان در جغرافیا و طبیعت ایران عالمگیر و
عمومی شده است. دستکاریهای سودجویانه در طبیعت بکر، به هم زدن مسیر آبراهها، ساخت
و ساز منفعتجویانه در مسیلها اکنون با این سیل برملا گردیدهاند؛ البته عواقب آن
طبق معمول دامنگیر مردم محروم و فلکزدهی ماست. حکومت کنندگان همچنان سوار ماشینهای
ضدگلوله هستند، در مناطق بالادستی شهرها قصر و ویلا دارند. چرب میخورند، شیرین مینوشند
و سر و مر و گنده به فقر و فلاکت مردم ایران پوزخند میزنند.
نیشخند یک رئیس جمهور بیگانه با ایران به شکایت یک
زن ایرانی
دوربینها در بازدید روحانی از گلستان سیلزده صحنهای
را منعکس کردند که به خوبی کارنامهی عملکرد حاکمیت ضدایرانی ولایت فقیه را در
برخورد با مردم ایران نشان میدهد.
در این بازدید یک زن فلک زده و ساقط از هستی، به روحانی
اعتراض کرد، روحانی به جای همدردی و ابراز تأثر و قول کمک مادی به وی، نیشخندی
شیطانی بر لب داشت و سعی میکرد صورت خود را با سیلی سرخ نگهدارد. آن شیرزن دست
بردار نبود، سرانجام محافظان روحانی او را
با زور دور کردند.
به راستی کجای این حکومت به ایران و ایرانی میخورد؟
کدام مسئول در این حاکمیت با درد مردم دمخور است؟
نمونههایی بارز از ایرانی نبودن این حکومت
حکومتی که نسبت به فقر و فلاکت ملت خویش بیاعتناست و
مانند یک اشغالگر چون اتباع یک کشور بیگانه با آنان رفتار میکند، در خرج کردن
برای مقاصد تروریستی و مزدور سازی در کشورهای دیگر، کیسهی بخشش خود را به سادگی
شل میکند و برای این کار همیشه «آمادگی کامل!» دارد.
در اسفند۹۷ پاسدار محمد حسین سپهر، جانشین بسیج رژیم از
آمادگی کامل دستگاههای مختلف برای تامین امنیت کاروان های راهیان نور خبر داد و
گفت: «قرارگاه حضرت ابوالفضل با همه قوت و ظرفیت برای ایجاد امنیت کاروان های
راهیان نور تلاش می کند.
در همان تاریخ پاسدار محسن فتحی زاده اعلام کرد: «نیروی
انتظامی از شهرهای مبدا تا مناطق عملیاتی هشت سال دفاع مقدس امنیت کاروان های راهیان
نور را تامین کرده است.»
توجه کنید تأمین امنیت، یعنی چیدن پاسدار و بسیجی در
مسیرهای طولانی گفته شده.
در بهمن ۹۷ جهانگیری، معاون اول روحانی در سفر به سوریه
اعلام کرد رژیم آخوندی در حوزه های مختلف آمادگی انجام کارهای جدی و مهم در سوریه
دارد. او با دست باز و کیسهی گشاد برای بشار اسد اعلام کرد:
«فعالان اقتصادی باید مطمئن باشند که دو دولت برای حل مسائل و
انجام توافق ها اراده جدی دارند.»
همین حکومتی که از تأمین برق برای مناطق سیل زده عاجز
است و نمیتواند [بهتر است بگوییم نمیخواهد] برای زلزلهزدگان سرپل ذهاب سرپناه
امن بسازد، با گشاده دستی به جلاد خلق سوریه گفت:
«ایران در زمینه ساخت نیروگاه های برق از توانمند ترین
کشورها در سطح منطقه و جهان است ... ما می توانیم همکار مطمئنی برای سوریه در ساخت
نیروگاه باشیم.»
آری، رژیمی که از فرستادن امکانات عظیم سپاه پاسداران
برای باز کردن گذرگاه سیل و بیرون راندن آبهای آلودهی شهرهای فروخفته در زیر
سیل خودداری میکند ببینید چگونه در برابر مزدوران، گماشتگان و اقمار برون مرزی
خود، به حاتم طایی تبدیل میشود:
[جهانگیری] بر بازسازی زیرساخت های حمل و نقل جادهای و
ریلی در سوریه تاکید کرد و گفت ایران آماده است در چارچوب توافقی سه جانبه خط ریل
مشترک ایجاد کرده و همچنین با اتصال خلیج فارس به دریای مدیترانه جریان تجارت میان
دو کشور را تقویت کند.»
حاتم بخشی به ملت عراق! (حشد الشعبی)
قاسم سلیمانی در ۱۹تیر۹۶ پرده از روی حاتم بخشیهای حکومت
نسبت به مزدوران دست سازش در عراق (حشد الشعبی) یا همان بسیج عراقی برداشت و گفت:
«خامنه ای ... «همواره تاکید داشتند دولت جمهوری اسلامی ایران از هرگونه کمکی به
مردم عراق دریغ نکند و بر همین اساس وزارت دفاع ایران به صورت سه شیفت برای عراق
سلاح تولید و به آنجا ارسال کرد.»
سرکردهی نیروی تروریستی قدس و سوگلی خامنهای همچنین
گفت: «فرمانده حشدالشعبی توانست کلید درب انبارهای تسلیحات جمهوری اسلامی را در
خدمت خودش بگیرد، زیرا جمهوری اسلامی ایران مانند دیگران نبود که پول ملت عراق را
بگیرد و در موقع اضطرار به آنها سلاح ندهد، در همین نیروی هوایی سپاه تنها
اسکادران جنگندههای سوخو به محض درخواست عراق در خدمت این کشور قرار گرفت و
هزاران تن سلاح از طرف جمهوری اسلامی در خدمت آنها داده شد.»
سیر و راضی نگهداشتن یک نوچهی برون مرزی
پمپاژ بیدریغ پول به داخل جیبهای گشاد و سیری ناپذیر حزب
الشیطان و حسن نصرالله، را نیز همه میدانند. تولید موشکهای دوربرد و ارسال آن با
سامانههایش برای این نوچهی آخوندها نیز امری شناخته شده است و قبل از هر چیز
سرکردهی حزب الشیطان به آن اعتراف کرد. او با وقاحتی آخوندی که آن را «صداقت!» مینامید
گفت:
«ما خیلی صریح میگوییم و شاید چنین چیزی در تمام جهان
وجود نداشته باشد که یک کسی بیاید و صادقانه بگوید در مقابل همهی جهان میگوییم،
بیپرده میگوییم بودجه و هزینه و خرج و خورد و خوراک و سلاح و موشکهای حزبالله
از جمهوری اسلامی میرسد، تمام، هیچ ربطی به بانکها ندارد تا زمانیکه ایران پول
داشته باشد یعنی ما پول داریم شفافیت بیشتر از این میخواهید؟»
وای به روزی که پردهها فرو افتد!
به دلیل این حاتم بخشیها با هدف حفظ نظام است که مردم
ایران امروز در مقابل سیل و زلزله بیش از هر زمان دیگری آسیپ پذیر هستند. البته
این تمام ماجرا نیست. دزدیهای نجومی و کوه خواری، جنگل خواری، زمین خواری و
هزاران پروندهی ناگشوده و راز به مهر فساد و چپاول را نیز باید به آن افزود. سیل
فقط گوشهای از آثار ایران خواری اشغالگران عمامه به سر را برملا نموده است.
وای به روزی که پردهها
یک به یک فروافتد و آن روز بسیار نزدیک است.
0 نظرات