ترنمی از کرانههای ناشناختهی قلب با شهیدان ۱۹فروردین۹۰ در اشرف
نگاهتان را ببین چگونه بغض
بر تصویر یادها
با قافیههای آبی باران هنوز میسراید
سینهی کلمات ابریست
خاطره از طراوت حضورتان هنوز خیس است
بر تصویر یادها
با قافیههای آبی باران هنوز میسراید
سینهی کلمات ابریست
خاطره از طراوت حضورتان هنوز خیس است
من و این همه یاد جوان
من و این همه پچ پچ بیرنگی شبنم
من و این همه شکوفهی خجستهی نام
من و این همه پچ پچ بیرنگی شبنم
من و این همه شکوفهی خجستهی نام
نرفتهاید، نرفتهاید، نرفتهاید...
خلوتهای سادهی خیس را به یادتان نماز خواهم برد
شعرها ببین چگونه از حرمت پروازتان اشکآلودند
خلوتهای سادهی خیس را به یادتان نماز خواهم برد
شعرها ببین چگونه از حرمت پروازتان اشکآلودند
باز نوزده فرودین است
یادم باشد که پشت ایستگاه برق احرار،
نبض حادثه توفانیست
آنجا حماسه دست در دست غرور
شانه به شانهی زیبایی میجنگد
یادم باشد که پشت ایستگاه برق احرار،
نبض حادثه توفانیست
آنجا حماسه دست در دست غرور
شانه به شانهی زیبایی میجنگد
یادم باشد از لبخند تازه «بهروز»
در قاب فردا
گل سرخی بسرایم
و ببوسم شعری را که در آخرین ثانیه از نگاهش به خاک چکید
یادم باشد که دوربین شجاع آسیه
هنوز دارد از جهنمیدر مردمک قاتل خویش فیلم میگیرد
و گلوله از شرم بین لوله تفنگ و قلبی شهید در تردید است
یادم باشد
انگشت او بر شاسی دوربین
زودتر از انگشت قاتل او بر ماشه،
ثانیه را شکار کرد
در قاب فردا
گل سرخی بسرایم
و ببوسم شعری را که در آخرین ثانیه از نگاهش به خاک چکید
یادم باشد که دوربین شجاع آسیه
هنوز دارد از جهنمیدر مردمک قاتل خویش فیلم میگیرد
و گلوله از شرم بین لوله تفنگ و قلبی شهید در تردید است
یادم باشد
انگشت او بر شاسی دوربین
زودتر از انگشت قاتل او بر ماشه،
ثانیه را شکار کرد
یادم باشد
ضیا در شعری به دانایی لبخند گفت:
«درد عبور هاموی سنگین از روی کشکک پا
برتابیدنیتر از درد دیدن بغض
در آرزوی یتیم دخترکان خیابانیست
ضیا در شعری به دانایی لبخند گفت:
«درد عبور هاموی سنگین از روی کشکک پا
برتابیدنیتر از درد دیدن بغض
در آرزوی یتیم دخترکان خیابانیست
یادم باشد وقتی کودکان ایران
گشادهچشم، حماسهی بابک را ورق میزنند
عکسی به یادگار با شهامت سعید چاووشی بردارم
و با غرور در تاقچهی کهنهی تاریخ بگذارم
گشادهچشم، حماسهی بابک را ورق میزنند
عکسی به یادگار با شهامت سعید چاووشی بردارم
و با غرور در تاقچهی کهنهی تاریخ بگذارم
یادم باشد، هنوز نوزده فرودین است
...
سینهی کلمات ابریست.
...
سینهی کلمات ابریست.
علیرضا خالوکاکایی (ع. طارق)
۱۸ فروردین ۹۶
۱۸ فروردین ۹۶
0 نظرات