عروسکهای یتیمات را چه کسی
امشب
در بستری از پولک خواهد خواباند؟
آبادان!
قلب سوزان ایران!
تسلیت!
امشب چه کسی از رقص آوارهی ماه
بر سینهی کارون
نقرهی خوشبختی خواهد چید
کودکان تماشا را چه کسی
به سوسوی ستارگان مهمان خواهد کرد؟
چه کسی به ریزگردها خواهد گفت
آوارهای متروپل
برای آلودن شهر کافیست
یک امشب را بازگردید
به نفسهای نحس خامنهای
آبادان!
آوارهای جویده را
چه کسی با مژههایش خواهد کاوید
گوشی بغضآلود دخترکی گمنام
هنوز تپش دارد
در زیر زمین زنده ماندهی برج
هنوز کسی مینالد:
«من در اینجا زندهام، مامان!»
...
کبود سوگ، برازندهی چشمان تو نیست
خشم تو را میخواهم
درشت و مذاب و یالافشان
آبادان!
قلب سوزان ایران!
علیرضا خالوکاکایی (ع. طارق)
۲ خرداد ۱۴۰۱




0 نظرات