در برابر حاکمیت ولایت فقیه مقاومتی قدرتمند وجود دارد؛ مقاومتی که تنها
هماورد دیکتاتوری آخوندی است.
این مقاومت ایران نبوده است که تغییر کرده، این جهان است که به حقانیت
شعارها و مواضع این مقاومت پی برده است.
در پشت درهای بستهی کنفرانس نباید به دنبال نتیجه گشت، نتیجه و دستاورد
اصلی در این طرف درهای بسته به روشنی در حال درخشش بود. مقاومت ایران به اقتدار
تمام خود را به ورشو دعوت کرد. نگاهها به سمتی که باید متوجه شد.
رژهی مجاهدین و قافیه باختگی آخوندها
دیکتاتوری پشم و پیله ریخته و رو به احتضار آخوندی هنوز
از ضربهی سرگیجهآور کنفرانس ورشو و رژهی با اقتدار مجاهدین در خیابانهای
لهستان، به خود میپیچد و طبق معمول هذیان میگوید؛ تا جایی که مهرهای مانند حمیدرضا آصفی، دیپلمات تروریست و سخنگوی
اسبق وزارتخارجه را با سراسیمگی به میدان
میآورد که بگوید «منطق نشست ورشو دنیا پسند نبود... ».
منظورش این است که «آخوند پسند!» یعنی به نفع فاشیسم
دینی و تروریسم افسارگسیختهی آن نبود. راست هم میگوید، علی خامنهای تا اینجایش
را پیش بینی نمیکرد. هنوز هماورد خود را به درستی نشناخته نمیشناسد.
آصفی در جایی دیگر ـ در حالی که نمیتوانست غیظ خود را
از حضور مجاهدین در کنفرانسی که نگاه دنیا به آن معطوف بود، پنهان دارد ـ گفت:
«اقدام زشتی در
این نشست اتفاق افتاد که بهنظر من لهستان باید در این خصوص پاسخ بدهد و آن تریبونی
بود که در اختیار مجاهدین قرار گرفت... و در کنار سعی کردند مجاهدین را جمع کنند و
آقای جولیانی برای آنها سخنرانی کرد».
(خبرگزاری ایلنا ۲۶بهمن ۹۷)
راستی دلیل این همه قافیه باختگی و سوز و گداز چیست؟
دو واقعیت مسلم
جهشهای اخیر مقاومت ایران در برگزاری تظاهرات پاریس و
ورشو، نشان دهندهی دو واقعیت موازی است:
واقعیت نخست اینکه در برابر حاکمیت ولایت فقیه مقاومتی
قدرتمند وجود دارد؛ مقاومتی که تنها هماورد دیکتاتوری آخوندی است. این هماورد طی
یک کارزار نفسگیر چهل ساله، در همهی عرصهها رو در رو و پنجه در پنجه با این
دیکتاتوری بوده و یک آن خود را کنار نکشیده، یک نفس نیاسوده و یک لحظه پا در ساحل
امن عافیت دراز نکرده است.
واقعیت بعدی این است که پس از چهل سال فساد، تروریسم،
جنایت، دغل و تزویر دیگر عمر نظام ولایت فقیه به سرآمده و اکنون جهان به تبعیت از
مقاومت ایران، میگوید که این حکومت هر چه سریعتر باید سرنگون شود.
در یک هماوردی همیشه دو طرف اصلی وجود دارند. حوادث و
کشمکشها بین این دو شکل میگیرند، باقی اجزای صحنه در حقیقت مکمل و پس زمینهی
این دو هستند. دو طرف اصلی نبرد را همه شناختهاند. اگر کسی در تردید بود یا خود
را به تجاهل میزد، در روزهای اخیر به چشم خود دید که نبرد اصلی بین مردم و مقاومت
ایران به پرچمداری مریم رجوی با نظام ولایت فقیه به سرکردگی علی خامنهای است.
بیهوده خواهد بود اگر به دنبال طرف سوم بگردیم.
صاحبان مشی براندازی
بیتردید همان طور که گفته شد، شیشهی عمر دیکتاتوری
آخوندی در دست تنها آلترناتیو
قدرتمند آن یعنی شورای ملی مقاومت و رییس جمهور برگزیدهی آن مریم
رجوی است. این را از واکنشهای هیستریک نظام ولایت فقیه نسبت
به مجاهدین و فعالیتهای مریم رجوی میتوان دید. در داخل کشور نیز حساب مجاهدین از
سایرین جداست؛ زیرا آنها بینانگذر و صاحب مشی براندازی و سرنگونی تمامیت این رژیم
هستند. معادلات منطقهای و بینالمللی به جای خود دارای اهمیت و ارزش هستند و نمیتوان
آنها را نادیده گرفت اما این اشتباه خواهد بود که اگر مدار تحولات را بین نظام
ولایت فقیه و کشورهای شرکت کننده در کنفرانس ورشو ببندیم. از گذشته تا به حال و از
حال تا به بعد، عنصر تعیین کننده در معادلات منطقهای و بینالمللی مردم و قیامهای
مردمی و پیشتازان آنها یعنی مقاومتکنندگان و سازمان رزم سرنگونی خواهد بود. اگر
برای یک لحظه عنصر مقاومت، مردم و آلترناتیو دموکراتیک را به کناری بگذاریم، صحنهی
کنونی چیزی نخواهد بود که اکنون هست.
قرار گرفتن جهان و همسویی آن با مواضع مقاومت ایران، تنها
و تنها به دلیل استواری و ایستادگی صاحبان این مقاومت بر سر اصولی بوده است که از
روز نخست با اتکا به آنها پای به میدان رزم با استبداد مذهبی گذاشتهاند. این
مقاومت ایران نبوده است که تغییر کرده، این جهان است که به حقانیت شعارها و مواضع
این مقاومت پی برده است.
در یک هماوردی همیشه دو طرف اصلی وجود دارند. حوادث و کشمکشها بین این دو
شکل میگیرند، باقی اجزای صحنه در حقیقت مکمل و پس زمینهی این دو هستند. دو طرف
اصلی نبرد را همه شناختهاند. اگر کسی در تردید بود یا خود را به تجاهل میزد، در
روزهای اخیر به چشم خود دید که نبرد اصلی بین مردم و مقاومت ایران به پرچمداری
مریم رجوی با نظام ولایت فقیه به سرکردگی علی خامنهای است. بیهوده خواهد بود اگر
به دنبال طرف سوم بگردیم.
این بار مقاومت ایران در ورشو خود را آدرس داد
اگر در گذشته و هنگامی که اعضای این مقاومت در لیبرتی
محصور بودند و نظام ولایت فقیه با موشکهای تقویت شده آنان را به عنوان آلترناتیو
اصلی خود آدرس میداد، اکنون ورق چرخیده است. اینک این مقاومت ایران است که در هر
صحنهی تعیین کننده پرچم خود را برمیافرازد و اینگونه به دنیا نشان میدهد که
ایران بدون صاحب نیست. مردم ایران جایگزین دموکراتیک خود را یافتهاند. جهان نیز
به آن معترف است.
در پشت درهای بستهی کنفرانس نباید به دنبال نتیجه گشت،
نتیجه و دستاورد اصلی در این طرف درهای بسته به روشنی در حال درخشش بود. مقاومت
ایران به اقتدار تمام خود را به ورشو دعوت کرد. نگاهها به سمتی که باید متوجه شد.
این است دلیل سوزش و غیظ و گداز آخوندها و باید گفت کم
میسوزند و هنوز به تبعات آن واقف نیستند.
0 نظرات